آیا با وجود چند تا بچه باز ازواج مجدد بکنیم؟ چالش های ازدواج دوباره با وجود فرزند
همه انسانها حق دارند رابطه عاطفی داشته باشند و از این رابطه عاطفی احساس لذت، امنیت و آرامش کنند. این موضوع همیشه ممکن نیست و گاهی روابط ما با شکست مواجه خواهد شد یا به هردلیلی مانند مرگ همسر، جدایی توافقی و … به انتها خواهد رسید.
به گزارش حاشیه نیوز اما این موضوع نباید باعث شود فرد خود را از حق داشتن رابطه سالم دیگری محروم کند یا تصور کند چنین امکانی دیگر برای او وجود ندارد اما متاسفانه برخی افراد وقتی قرار است ازدواج مجدد داشته باشند خودشان را دست کم میگیرند یا تصور میکنند چیزی کم دارند و باید به حداقلها راضی شوند به خصوص افرادی که دارای فرزند هستند مخصوصا اگر این موضوع از جانب یک خانم باشد. قبول داریم که ازدواج مجدد با وجود فرزند بدون چالش نیست، اما این چالشها قابل مدیریت هستند و در این مقاله قصد داریم شیوه مدیریت این موضوع را با شما مطرح کنیم.
چالشهای پیشرو برای ازدواج مجدد آقایان
چالشهای مردان و زنان را از یکدیگر جدا کردیم زیرا با هم تفاوتهای اساسی دارد، بعد از پرداختن به چالشهای زن و مرد موارد مشترک آن هم مطرح خواهیم کرد. اما چه چالشهایی پیش روی آقایان وجود دارد و برای مدیریت آن چه باید کرد:
احتمالا همسر جدید شما وقت بیشتری را با فرزندتان خواهد گذراند تا شما
با توجه به شرایط زندگی در فرهنگ ما، معمولا فرزندان وقت بیشتری را با مادر میگذرانند تا پدر، بنابراین اگر شما پدری هستید که قصد ازدواج مجدد دارید احتمالا یکی از چالشهایتان این است که آیا فرزندتان میتواند با همسر شما کنار بیاید و از آن مهمتر آیا همسرتان میتواند مادر خوبی برای فرزند شما باشد؟ این موضوع به خصوص اگر خود این خانم دارای فرزند باشد چالش برانگیزتر است و ممکن است این فکرها به ذهنتان خطور کند: آیا بین فرزند خودش و فرزند من فرق میگذراد؟ آیا میتواند عدالت را بین آنها برقرار کند؟ آیا فرزندم میتواند با او و فرزندش کنار بیاید؟ اگر وقتی من خانه نیستم او اذیت شود به من میگوید و … . این فکرها ممکن است قطرهای از دریای نگرانیهای شما به عنوان بک پدر باشد اما قطعا قابل مدیریت است. اما چگونه؟
چه باید کرد؟
قبل از هرچیز به خودتان حق بدهید که نگران این موضوع باشد این نگرانی طبیعی است و برای برطرف کردنش نباید سعی کنید آن را نادیده بگیرید یا بخواهید به زور خوشبین باشید. متاسفانه ممکن است اطرافیان با جملاتی مثل :”سخت نگیر”، “اون خودشم بچه داره بچه توام مثل بچه خودش”، “خودش بچه نداره از خداشم باشه بی دردسر صاحب بچه شده”، “بچه ات بزرگه مشکلی باشه خودش زبون داره بگه”، و … سعی کنند نگرانی شما را کاهش دهند اما این جملات تنها یک عمه تراپی است که منجر به نادیده گرفتن واقعیات از جانب شما میشود. برای مدیریت درست این نگرانیها به موارد زیر توجه کنید:
آیا او برای فرزند خودش مادر خوبی است؟ اولین قدم وقتی دارای فرزند هستید و قصد ازدواج مجدد دارید این است که بررسی کنید همسرتان چطور مادری است؟ اگر او دارای فرزند است کارتان خیلی راحتتر است، او با فرزند خودش چطور رفتار میکند؟ چطور او را تنبیه میکند؟ چطور با او رفاقت میکند؟ چه برنامه و اهدافی برای آیندهاش دارد؟ چقدر با شیوههای تربیتی علمی آشناست و … اگر او برای فرزند خودش مادر مناسبی نیست قطعا برای فرزند شما هم نمیتواند باشد حتی اگر بخواهد و بهتر است قبل از هر اقدام جدی به او کمک کنید در مورد شیوه تربیتیاش تجدید نظر کند!
آیا او میل به مادر شدن دارد؟ شاید بتوان گفت مهمترین نکتهای که باید مد نظر قرار دهید این است که خود همسرتان تمایلی به اینکه مادرِ فرزند شما شود یا به طور کلی مادر شود دارد؟ اگر او قبلا ازدواج کرده است و دارای فرزند نیست دلیلش چیست؟ آیا انتخاب خودش بوده است که مادر نود و اگر انتخاب خودش بوده است آیا حالا نظر و عقیدهاش عوض شده است یا تنها به خاطر ازدواج با شما میخواهد این موضوع را بپذیرد؟ دلایل او برای پذیرش اینکه میخواهد مسئولیت مهم مادر فرزند شما شدن را بپذیرد چیست؟ آیا تنها به خاطر عشق و علاقه به شماست یا دلایل منطقیتری دارد؟ این سوالاتی است که باید برای رسیدن به جوابش با او گفتگو کنید تا به نتیجه برسید.
اگر فرزندتان پسر باشد میتواند به راحتی با همسرتان ارتباط برقرار کند؟
یکی دیگر از چالشهای فرزند در ازدواج مجدد برای آقایان داشتن فرزند پسر است که با توجه به فرهنگ ما چالشهای مختلفی را به همراه دارد این موضوع به خصوص برای پدرانی که فرزند پسر نوجوان دارند میتواند چالشهای بیشتری داشته باشد زیرا ارتباط با جنس مخالف برای نوجوانها کار آسانی نیست و در این سن حتی با والدین خود نیز تنشهایی دارند. همچنین اگر فرزند پسر شما بالاتر از ۱۸ سال باشد و به بلوغ عاطفی و استقلال رسیده باشد ممکن است نتواند به راحتی این استقلال را در خانه با شخص دیگری تقسیم کند! در هر صورت برای حل چنین مشکلاتی موارد زیر را در نظر بگیرید:
از مشاور کمک بگیرید: فرقی ندارد فرزند شما در سن حساس نوجوانی باشد یا هر سن دیگری، لازم است او را یک مشاور ویزیت کند، شرایط روحیاش را بررسی کند و میزان آمادگی او را برای ان ازدواج بسنجد، اگر کودک است روانشناس کودک، اگر نوجوان است از مشاورین نوجوان و اگر بزرگسال است از متخصیصن در این زمینه کمک بگیرید.
تفاهم اعتقادی همسرتان و فرزندتان اهمیت دارد: اجازه دهید برای اینکه متوجه اهمیت این موضوع شوید قبل از هر توضیحی یک مثال از مراجعین خودمان برایتان بزنیم، علیرضا آقایی ۴۹ ساله بود که یک فرزند پسر ۱۷ ساله داشت، مشکلاتش در ازدواج دومش را بخوانید:”همسر دوم من از نظر مذهبی خیلی معتقد بود، از همون اول میگفت من نمیتونم با پسر ۱۷ ساله تو توی خونه تنها باشم، من راضیش کردم موقت شرایط رو بپذیره تا وقتی پسرم دانشگاه قبول بشه، پسرم تو شهر خودمون قبول شد و مشکلاتمون شروع شد، میگفت تو خونه خودم نمیتونم لباس راحت بپوشم، همش روسری سرمه، پسرت مشروب میخوره خونه نجس میشه من اینجا نماز میخونم و … خب حق هم داشت نمیتونستم بگم اعتقاداتت رو کنار بذار کنار، پسرمم که نمیتونستم از خونه بیرون کنم و تنهاش بذارم”.
چالشهای پیشرو برای ازدواج مجدد خانمها
چالشهای مالی و خرج و مخارج فرزندتان
شاید یکی از مهمترین چالشهای خانمها برای ازدواج مجدد چالشهای مالی باشد به خصوص اگر خودشان درآمد مستقلی نداشته باشند، این چالشها با داشتن فرزند ممکن است بیشتر هم شود. مثلا نسیم خانمی بود که با یک فرزند ۸ ساله ازدواج مجدد کرده بود و قصد داشت فرزندش را به مدرسه غیر انتفاعی بفرستد اما همسرش قبول نمیکرد چنین هزینهای را پرداخت کند و این موضوع تبدیل به یک مشکل جدی در زندگی آنها شده بود. همچنین مینا مراجع دیگری بود که همسر دومش از او خواسته بود مهریهاش را که از همسر قبلی گرفته بود و در بانک بود به او بدهد تا بتواند برای مخارج فرزندانش سرمایهگذاری کند اما مینا نمیخواست این کار را بکند و دلش میخواست این پول به عنوان یک پشتوانه در بانک بماند. از این قبیل مثالها بسیار وجود دارد و اگر با وجود فرزند و نداشتن استقلال مالی به عنوان یک خانم قصد ازدواج مجدد دارید به نکات زیر توجه کنید:
قبل از ازدواج در مورد مسائل مالی و خرج و مخارج فرزندتان به صورت جدی صحبت کنید: متاسفانه افراد قبل از ازدواج در مورد یکسری مسائل مهم مانند مسائل مالی صحبت نمیکنند، این تنها مشکل افراد در ازدواج دوم نیست و بسیاری از افرادی که در شرف ازدواج اول هستند این موضوع را جدی نمیگیرند. اگر از مطرح کردن این مسائل به اشتباه خجالت میکشید میتوانید از مشاوره پیش از ازدواج کمک بگیرید تا او به صورت تخصصی و اصولی این موضوع را با هر دوی شما مطرح کند و همه جوانب آن را بسنجد.
اگر میتوانید پشتوانه مالی شخصی داشته باشید: فرقی ندارد همسر شما از نظر مالی تامین باشد یا خیر، در مورد خرج و مخارج فرزندتان تفاهم داشته باشید یا خیر، در هر صورت نقطه قوتی است اگر بتوانید برای فرزندتان یک پشتوانه مالی هرچند اندک قبل از ازدواج مهیا کنید تا در مواقع ضروری بتوانید از آن استفاده کنید. این بدان معنی نیست که اگر نتوانید این کار را انجام دهید اتفاق خیلی بدی میفتد! اصلا! اما میتواند به عنوان یک نقطه مثبت در زندگی شما باشد.
درخواستهای مالیتان منطقی است؟ قبل از ازدواج مجدد مطمئن شوید که ایدهآلهای مالی منطقی برای فرزندتان دارید و همسرتان را بیجهت تحت فشار قرار نمیدهید. صحبتهای رضا از مراجعین ما را بخوانید:” من دختر نگار رو به اندازه بچه خودم دوست دارم، اینو هم تو عمل نشون دادم هم همه جا گفتم، هیچ وقت سعی نکردم بینشون فرق بذارم ولی نمیدونم نگار چرا همچین برداشتی داره، دچار سوء تفاهمه، مثلا پسر خودم یه سی دی ازم میخواد یا میگه بریم فلان رستوران یا فلان پارک منم میبرمش خب چون تا این حد توان مالیش رو دارم ولی دختر نگار یهو گوشی میخواد و راستش من به راحتی نمیتونم فراهم کنم بعد نگار میگه تو فرق میذاری بین بچهها چطور بچه خودت هرچی میخواد انجام میدی!”
اگر فرزندتان دختر باشد میتواند به راحتی با همسرتان ارتباط برقرار کند؟
همانطور که داشتن فرزند پسر برای یک آقا در ازدواج دوم همراه با برخی چالشهاست داشتن فرزند دختر هم برای یک خانم ممکن است مسائلی را به همراه داشته باشد که در ادامه به آن اشاره میکنیم. لازم به ذکر است مطرح کردن این موارد به دلیل ایجاد نگرانی و بدبینی در شما نیست، به هیچ وجه! تعدا افرادی که با وجود فرزند دختر یا پسر ازدواج دوم کردهاند و زندگی موفقی ساختهاند بسیار بیشتر از افرادی است که در این زمینه شکست خوردهاند، مطرح کردن این موارد تنها برای بالا بردن آگاهی شما در یک ازدواج موفق است:
حد و مرزهای لازم را مشخص کنید: با توجه به فرهنگ، سنت و عرف جامعه ما لازم است حد و مرزهای معقول و منطقی بین فرزندتان و همسر شما وجود داشته باشد، به خصوص اگر دخترتان در سن نوجوانی است و سرشار از هورمونهای مختلفی است که ممکن است هرگونه مسالهای را برایش دو چندان هیجانیتر کند. قررا نیست دختر شما با هسمرتان مانند یک غریبه رفتار کند، به هیچ وجه اما لازم است این امنیت برای دختر شما در ذهن او ایجاد شود تا بتواند رفته رفته با شرایط سازگار شود. مثلا لازم نیست از همان روزهای اول مانند یک پدر و دختر معمولی یکدیگر را در آغوش بگیرند، ببوشند و در کنار هم از نظر پوشش و رفتار راحت باشند، البته این موضوع کاملا به فرهنگ و آداب و رسوم شما در خانه بستگی دارد و اگر دخترتان با این موضوع مشکلی ندارد لازم نیست قواعد سخت گیرانه به اجرا در بیاید ولی این موضوع را به خود دخترتان بسپارید و به او فشار نیاورید و اجازه دهید خودش رفته رفته با همسرتان ارتباط معقول برقرار کند. از طرفی باید برای همسرتان نیز روشن کنید که نباید در این مورد عجله کند و لازم است حد و مرز مشخص را رعایت کند تا به تدریج اوضاع برای همه عادی و معقول شود.
هرگونه هشداری از جانب دخترتان را جدی بگیرید و پناهش باشید: هرگز دخترتان نباید از مطرح کردن موارد و مشکلاتی که با هسمرتان دارد از شما بترسد! شما باید پشت و پناه او در شنیدن صحبتهایش، گلایههایش و درد و دلهایش باشید و به او اطمینان خاطر بدهید که میتواند روی شما در هر شرایطی حساب کند. صحبتهای آذر از مراجعین ما را بخوانید، او یکی از مراجعینی بود که ازدواج دوم داشت و متاسفانه دخترش مورد آزار هسمرش قرار گرفته بود:”دخترم چندبار به من گفت مامان من دلم نمیخواد بابا ببوستم، من با همسرم مطرح کردم خیلی ناراحت شد گفت این چه حرفیه خجالت بکشید من نمی تونم اینطوری با شما زندگی کنم اگه نمی تونم حتی دخترت رو ببوسم و دارم سعی می کنم براش مثل پدر باشم اون به محبت پدر احتیاج داره و … خلاصه منم فکر کردم دخترم داره بهونه میگیره، یه روز که اومد بهم گفت دلم نمیخواد بابا ببوستم دعواش کردم و گفتم دیگه حق نداره راجع به این موضوع حرف بزنه و بس کنه بهونههاش رو، تا آخر سر یه روز خودم دیدم داره به دخترم دست درازی میکنه و دنیا رو سرم خراب شد … “. باز هم تاکید میکنیم هدف ما بدبین کردن و ایجاد نگرانی در شما نیست تنها وظیفه داریم شما را نسبت به تمام ابعاد این موضوع آگاه کنیم.
چالشهای مشترک زن و مرد برای ازدواج مجدد با وجود فرزند
به برخی از چالشهای مهم مختص خانم و آقا در ازدواج دوم اشاره کردیم اما برخی موارد نیز بین آنها مشترک است و هر دو باید به آن توجه کنند که در ادامه به آن اشاره میکنیم. در برخی موارد راهکار در خود پاراگراف اصلی وجود دارد و در برخی دیگر که نیاز به توضیح بیشتری هست در تیتری جداگانه به نام چه باید کرد توضیحات تکمیلی را خدمتتان ارائه میکنیم:
قرار نیست او مانند مادر/پدر خودش باشد
در مقالات مختلف در مورد ارتباط با خانواده همسر بارها تاکید کردهایم که توقع نداشته باشید شما دختر/پسر آنها باشید، باید بپذیرید شما عروس/داماد خانواده هستید! در این مورد هم تاکید میکنیم دختر/پسر شما فرزند خوانده همسرتان است، نباید توقع داشته باشید رابطه آنها کاملا شبیه به فرزندان و والدین معمولی باشد، این طرز فکر توقعات نابجایی در شما ایجاد میکند و باعث دلخوری در رابطه زناشویی شما خواهد شد. از او توقع داشته باشید یک مادر/پدر خوانده خوب باشد نه یک مادر/پدر خوب! او حق دارد گاهی خودخواه باشد، گاهی دلش بخواهد تنها باشد، گاهی نیازهای خودش را ترجیح دهد و صد البته اگر خودش دارای فرزند باشد هرچقدر هم عاقلانه سعی کند از نظر رفتاری تفاوتی بین آنها نگذارد ممکن است از نظر احساسی و هیجانی متوجه تفاوتهایی شوید که باید بدانید کاملا منطقی و طبیعی است.
در برابر مشکلات رابطه او و فرزندتان جبهه نداشته باشید
برخی افراد توقع دارند هیچگونه اختلافی بین همسر و فرزندشان نباشد چنین توقعی صحیح نیست. حتی بین والدین اصلی و فرزندان هم اختلاف نظر وجود دارد اما وقتی یک پدر/مادر خوانده اظهار نظری مخالف فرزندِ همسرش میکند به او لقب نامادری یا ناپدری میدهند! این بی انصافی را در حق همسرتان نکنید، مطمئنا اگر فرزند شما خطایی بکند هر پدر و مادر دلسوزی سعی میکند او را متوجه اشتباهش کند و سعی کند او را به راه درست بکشاند در این راه ممکن است گاهی دلخوری پیش بیاید و نباید آن را سریع به اینکه پدر/مادر اصلی فرزندتان ینست نسبت دهید. صحبتهای فرزانه از مراجعین ما را بخوانید:” شوهرم یه پسر ۱۴ ساله داره، من تو جیبش سیگار دیدم و باهاش دعوا کردم، اونم صداشو برد بالا گفت به تو مربوط نیست سرت به کار خودت باشه! منم دعواش کردم گفتم برو تو اتاقت تا شب بیرون نیا، ر شب که باباش اومد به باباش گفت زنت منو تو اتاق حبس کرده کیفم رو می گرده و به من فحش میده! خداشاهده اگه پسر خودم بود هم همین کار رو میکردم حتی بدتر، ولی باباش برگشت بهم گفت مگه این بچه رو از کوچه آوردی که اینطوری باهاش رفتار میکنی دفعه آخرت باشه!”
چه باید کرد؟
وقتی مشکل بین فرزند و همسرتان پیش میآید قبل از هرگونه قضاوتی خودتان را جای همسرتان بگذارید، اگر شما جای او بودید دلسوزانه برای فرزندتا چه میکردید؟ از طرف دیگر فارغ از اینکه او پدر/مادر خوانده است آیا عکس العمل صحیحی در برابر فرزندتان نشان داده است؟ اگر اینچنین است جای هیچ قضاوتی نیست و باید کمک کنید فرزندتان نیز دچار سوء تفاهم نشود، اگر هم احساس کردید هسرتان زیاده روی کرده است باز هم نباید قضاوت کنید، شاید او آگاهیاش نسبت به موارد تربیتی و فرزند پروری در همین اندازه است و موضوع اصلی این نیست که چون فرزند خودش نیست اینگونه رفتار کرده است، در چنین مواردی حتما به او کمک کنید آکاهیاش از فرزندپروری را بالا ببرد و خودتان هم در کنارش باشید. اما اگر احساس کردید همسرتان عمدا با فرزندتان بد رفتاری میکند در این مورد قاطعانه باید از فرزندتان مراقبت کنید و از یک مشاور برای پایان دادن به این آسیب کمک بگیرید.
ممکن است با یکدیگر به راحتی ارتباط برقرار نکنند
ارتباط موضوع بسیرا پیچیدهای است به خصوص اگر انتخاب شخص نباشید، مثلا انتخاب همسایهها، همکارها و برخی افرادی که ناچاریم با آنها رفت و آمد کنیم دست ما نیست و لازم است بتوانیم خود را با آن سازگار کنیم. فرزند شما هم همسر شما را انتخاب نکرده است و ممکن است برای برقراری ارتباط با همسر شما با چالشهای مختلفی روبرو شود که روی زندگی مشترک شما و همسرتان نیز اثر منفی بگذارد. برای حل این موضوع موارد زیر را ندر نظر بگیرید:
چه باید کرد
عجله نکنید: در برقراری رابطه فرزند و همسرتان عجله نداشته باشید، رابطه باید به تدریج به وجود بیاید، انتظار نداشته باشید از همین روز اول با یکدیگر مانند فرزند و والدی که از ابتدا باهم بودهاند رفتار کنند! در این مورد صبور باشید.
اجبار نکنید: به هیچ عنوان به هیچ کدام از آنها، چه همسرتان چه فرزندتان اجبار نکنید که با یکدیگر چطور و تا چه حد رابطه داشته باشند، این موضوع را به خودشان بسپارید و نسبت به سن فرزندتان تنها تسهیل کننده این راه باشید.
واقع بین باشید: همانطور که گفتیم همسر شما مادر/پدر خوانده فرزندتان است انتظار یک رابطه خوب بین آنها داشته باشید اما بلند پرواز نباشید. حتی والدین اصلی هم با فرزند خودشان همیشه رابطه خوبی ندارند و گاهی به اختلاف میخورد پس انتظار نداشته باشید همیشه و هر لحظه حالشان با یکدیگر خوب باشد.
مراقب فرزندتان باشید: مراقبت از فرزندتان به عهده شماست باید مراقب باشید اگر رابطه خوبی با همسرتان ندارد در این بین آسیب نبیند! اگر نمیتوانید این مشکل را خودتان حل کنید از مشاور کمک بگیرید و مطمئن شوید فرزندتان از نظر روحی مسیر درستی را طی میکند.
چند نکته کلی در باره ازدواج مجدد با وجود داشتن فرزند
حتما قبل از ازدواج مشاوره پیش از ازدواج بگیرید
حتما از آمادگی فرزندتان برای این ازدواج مطمئن شوید
حتما در مورد فرزندتان و مشکلاتش قبل از ازدوج با همسرتان گفتگو کنید
حد و مرزهای مشخص برای همسرتان و ارتباطش با فرزندتان داشته باشید