جواب معنی و ارایه و خودارزیابی و دانش زبانی و دانش ادبی و خود ارزیابی و فعالیت های نوشتاری درس هفتم صفحه ۵۸ تا ۶۴ ادبیات فارسی هفتم ؛ علم زندگانی
جواب صفحه ۵۸ تا ۶۴ ادبیات فارسی هفتم که مربوط به سوال های درس هفتم علم زندگانی از فصل ۳ سبک زندگی است را در حاشیه نیوز برای شما دانش آموز فعال و کوشا آماده شده است. در این قسمت به حل گام به گام پاسخ سوالات معنی و ارایه و خودارزیابی و دانش زبانی و دانش ادبی و خود ارزیابی و فعالیت های نوشتاری صفحه ۵۸ تا ۶۴ ادبیات فارسی هفتم میپردازیم.
جواب صفحه ۵۸ تا ۶۴ ادبیات فارسی هفتم
در پاسخ معنی و ارایه های ادبی و نکات دستوری شعر صفحه ۵۸ و ۶۱ فارسی هفتم خواهیم داشت:
کبوتر بچهای با شوق پرواز / به جرئت کرد روزی بال و پر باز
معنی: روزی کبوتر بچه ای که بسیار مشتاق پرواز بود. از روی جرئت بال و پر خود را برای پرواز باز کرد
آرایه ها: مراعات نظیر: کبوتر، بال و پر / تشخیص: کبوتر با شوق پرواز
نکات دستوری: بیت یک جمله دارد / نهاد: کبوتر بچه / حرف اضافه (با) و متمم: با شوق پرواز / فعل: باز کرد / به جرئت: حرف اضافه (ب) و متمم / مفعول: بال و پر
پرید از شاخکی بر شاخساری / گذشت از بامَکی بر جو کناری
معنی: از شاخه ای به شاخه ای می پرید. از بام کوتاهی گذشت و به کناری جوی آبی رسید.
نکات دستوری: بیت دو جمله دارد / پرید: فعل جمله اول / از شاخکی: حرف اضافه (از) و متمم / بر شاخساری: حرف اضافه (بر) و متمم / گذشت: فعل جمله دوم / از بامکی: حرف اضافه (از) و متمم / بر جو کناری: حرف اضافه (بر) و متمم / نهاد (پنهان): کبوتر بچه
نمودش بس که دور آن راهِ نزدیک / شدش گیتی به پیشِ چشم، تاریک
معنی: از بس که آن را کوتاه، از نظر او طولانی بود؛ از خستگی، دنیا پیش او تاریک شد.
آرایه ها: دور و نزدیک: تضاد / شدش گیتی به پیش چشم تاریک کنایه از خسته شدن
نکات دستوری: بیت دو جمله دارد / نمود: فعل / آن را نزدیک: نهاد جمله اول / شد: فعل جمله دوم / گیتی: نهاد جمله دوم / به پیش چشم: حرف اضافه (به) و متمم
ز وحشت، سُست شد بر جای، ناگاه / ز رنج خستگی درماند در راه
معنی: ناگهان از ترس بر جای خود سست شد و از رنج خستگی، توان ادامه را را نداشت.
آرایه ها: درمانده در راه کنایه از خسته شدن
نکات دستوری: بیت دو جمله دارد / شد: فعل جمله اول / ز وحشت: حرف اضافه (ز) و متمم / بر جای: حرف اضافه (بر) و متمم / درمانده: فعل جمله دوم / نهاد پنهان: او و کبوتر بچه / ز رنج خستگی: حرف اضافه (ز) و متمم / در راه: حرف اضافه (در) و متمم
فتاد از پای، کرد از عجز فریاد / ز شاخی مادرش آواز در داد:
معنی: خسته شد و از روی ناتوانی فریادی کشید و مادرش که روی شاخه ای نشسته بود، با صدای بلند به او گفت:
آرایه ها: فتاد از پای کنایه از ناتوان شدن
نکات دستوری: بیت سه جمله دارد / فتاد: فعل جمله اول / از پای: حرف اضافه (از) و متمم / از عجز: حرف اضافه (از) و متمم / نهاد جمله اول و دوم پنهان است: کبوتر بچه / فریاد کرد: فعل جمله دوم / ز شاخی: حرف اضافه (ز) و متمم / آواز در داد: فعل جمله سوم / مادرش: نهاد جمله سوم
«تو را پرواز بس زود است و دشوار / یز نو کاران که خواهد کار بسیار؟
معنی: پرواز کردن برای تو هنوز زود است و برایت مشکل است. کسی از افراد تازه کار انتظار زیادی ندارد.
آرایه ها: نوکاران کنایه از تازه کارها یا افراد بی تجربه
نکات دستوری: بیت دو جمله دارد / است: فعل جمله اول / تو را (برای تو): حرف اضافه (تو و برای) و متمم / نهاد جمله اول: پرواز / ز نو کاران: حرف اضافه (ز) و متمم / خواهد: فعل جمله دوم / که (چه کسی): نهاد جمله دوم
هنوزت نیست پای برزن و بام / هنوزت نوبت خواب است و آرام
معنی: هنوز توان پرواز بر روی محله و بام ها را نداری و فعلا باید در آرامش و استراحت باشی
آرایه ها: پای برزن و بام نداری کنایه از توان پرواز طولانی نداشتن / برزن و بام: مراعات نظیر / خواب و آرام: مراعات نظیر
نکات دستوری: بیت دو جمله دارد
تو را توشِ هنر میباید اندوخت / حدیث زندگی، میباید آموخت
معنی: تو در حال حاضر باید علم و دانایی و هنر بیاموزی و رسم زندگی کردن را یاد بگیری.
آرایه ها: حدیث زندگی کنایه از راه و رسم زندگی / می باید: آرایه تکرار
نکات دستوری: بیت دو جمله دارد / اندوخت: فعل جمله اول / تو: نهاد جمله اول / توش هنر: مفعول / آموخت: فعل جمله دوم / حدیث زندگی: مفعول
بباید هر دو پا محکم نهادن / از آن پس فکر بر پای ایستادن
معنی: ابتدا باید دو پایت را محکم روی زمین قرار دهی، سپس به فکر ایستادن روی پای خودت باشی
آرایه ها: پا: آرایه تکرار / برپا ایستادن کنایه از بر خود متکی بودن
من اینجا چون نگهبانم تو چون گنج / تو را آسودگی باید مرا رنج
معنی: تو مثل گنج هستی که من نگهبان تو هستم. تو باید در آسودگی و آرامش باشی و من برای پرورش تو باید در سختی باشم.
آرایه ها: نگهبان و گنج: مراعات نظیر / آسودگی و رنج: تضاد / من و تو: آرایه تکرار / من مثل نگهبان هستم: تشبیه / من: مشبه / چون: آدات تشبیه / نگهبان: مشبه به / وجه شبه پنهان است (مراقب باشم) / تو مانند گنج هستی: تشبیه / تو: مشبه / چون آدات تشبیه / گنج: مشبه / وجه شبه پنهان است (با ارزشی)
نکات دستوری: بیت چهار جمله دارد / شکل ساده بیت: من اینجا مثل نگهبان هستم و تو مثل گنج هستی – تو باید آسوده باشی من باید در رنج باشم / من: نهاد جمله اول / هستم: فعل جمله اول / چون نگهبان: حرف اضافه (چون) و متمم / تو: نهاد جمله دوم / هستی: فعل جمله دوم (پنهان) / چون گنج: حرف اضافه (چون) و متمم / تو: نهاد جمله دوم / باشی: فعل جمله سوم / من: نهاد جمله چهارم / باشم: فعل جمله چهارم
مرا در دامها بسیار بستند / ز بالم کودکان پرها شکستند
معنی: من در دام های زیادی گرفتار شده ام و بچه ها پر و بالم را شکسته اند.
آرایه ها: بال و پر: مراعات نظیر
نکات دستوری: بیت دو جمله دارد / بستند: فعل جمله اول / نهاد جمله اول: پنهان / من: مفعول / در دام ها: حرف اضافه (در) و متمم / شکستند: فعل جمله دوم / کودکان: نهاد جمله دوم / پرها: مفعول / ز بالم: حرف اضافه (ز) و متمم
گه از دیوار سنگ آمد، گه از در / گَهَم سر پنجه خونین شد، گهی سر
معنی: گاهی از در و دیوار سنگ می خوردم و گاهی سر و پنجه ام زخمی می شد.
آرایه ها: در و دیوار: مراعات نظیر / سر و سرپنجه: مراعات نظیر
نکات دستوری: بیت چهار جمله دارد / از دیوار: حرف اضافه (از) و متمم / آمد: فعل جمله اول / سنگ: نهاد جمله اول / از در: حرف اضافه (در) و متمم / سنگ: نهاد جمله دوم (پنهان) / آمد: فعل جمله دوم (پنهان) / شد: فعل جمله سوم / سرپنجه: نهاد جمله سوم / شد: فعل جمله چهارم (پنهان) / سر: نهاد جمله چهارم
نگشت آسایشم یک لحظه دمساز / گهی از گربه ترسیدم گه از باز
معنی: حتی یک لحظه هم آسوده و راحت نبوده ام و گاهی از گربه و گاهی از باز (پرنده شکاری) ترسیده ام.
آرایه ها: گربه و باز: مراعات نظیر
نکات دستوری: بیت سه جمله دارد / نگشت: فعل جمله اول / آسایش: نهاد / از گربه: حرف اضافه (از) و متمم / ترسیدم: فعل جمله سوم / از باز: حرف اضافه (از) و متمم / ترسیدم: فعل جمله سوم (پنهان)
هجوم فتنههای آسمانی / مرا آموخت علم زندگانی
معنی: این همه گرفتاری و مشکلات به من چگونه زندگی کردن را آموخته است.
آرایه ها: فتنه های آسمانی به من آموخت: تشخیص
نکات دستوری: بیت یک جمله دارد / هجوم فتنه های آسمانی: نهاد / مرا (به من): حرف اضافه (را و به) و متمم / علم زندگانی: مفعول
نگردد شاخک بیبُن، برومند / ز تو سعی و عمل باید، ز من پند»
معنی: شاخه ی نازک یک دفعه تنومند و محکم نمی شود، تو نیز باید تلاش و کوشش کنی و من هم باید به تو پند و درس بدهم.
آرایه ها: بی بن و برومند: تضاد / سعی و عمل: مراعات نظیر
نکات دستوری: بیت سه جمله است / نگردد: فعل جمله اول / شاخک بی بن: نهاد جمله اول / شکل ساده جمله دوم و سوم: سعی و عمل باید از تو باشد و پند از من باشد. / سعی و عمل: نهاد / ز تو: حرف اضافه (ز) و متمم / باشد: فعل (پنهان) / پند: نهاد / از من: حرف اضافه (از) و متمم / باشد: فعل (پنهان)
در پاسخ معنی کلمات و لغت های سخت و مهم شعر فارسی هفتم خواهیم داشت:
شوق: میل، علاقه
جرئت: شهامت
شاخک: شاخه کوچک
شاخسار: شاخهی درخت
بامک: بام کوتاه
جو کنار: کنار جوی
گیتی: دنیا
سُست: ضعیف، بی حال
فتاد: مخفف افتاد
عجز: ناتوانی
بَس: بسیار
نوکاران: تازه کاران، بیتجربه ها
برزن: محله، کوی
توش: مخفف توشه، اندوخته، ذخیره
حدیث: سخن، داستان
گنج: چیزی با ارزش
گَه: گاه، زمان
دَمساز: همراه
هجوم: حمله
فتنه: گرفتاری، بلا
برومند: باروَر، با ثمر، پُربار
در پاسخ تاریخ ادبیات درس هفتم علم زندگانی فارسی هفتم خواهیم داشت:
پروین اعتصامی (زاده ۱۲۸۵ ، درگذشته ۱۳۲۰). پروین فرزند یوسف اعتصام الملک آشتیانی در تبریز متولد شد. فارسی و عربی را در دامن خانواده آموخت. سرودن شعر را از هشت سالگی آغاز کرد. نخستین شعرهایش را در مجله بهار به چاپ رساند و مورد تشویق اهل ادب قرار گرفت. از عوامل دیگری که موجب تقویت ذوق و پرورش استعداد شعری پروین شد، رفت و آمد او به محافل ادبی آن روزگار بود.
تنها اثر او، دیوان شعری است که بارها چاپ شده است. دیوان او شامل قصاید و قطعات بسیار دل نشین است. بیشتر قطعات خود را به صورت گفت و گو سرود که در اصطلاح ادبی به آن «مناظر» گویند.
سرانجام پروین در سال ۱۳۲۰ بر اثر بیماری حصبه درگذشت. آرامگاه او در شهر قم کنار صحن حضرت معصومه (س) قرار دارد.
در پاسخ خود ارزیابی صفحه ۶۱ فارسی هفتم خواهیم داشت:
۱- چرا گیتی به چشم کبوتر بچه تاریک شد؟
جواب:چون خسته بود و دیگر نمی توانست پرواز کند.
۲- به نظر شما کبوتر بچه ممکن است چه پاسخی به پند مادر داده باشد؟
جواب: به هر حال، شما از روز اول بی تجربه بوده اید و کمی تجربه کسب کرده اید. یا توصیه های مادر را بپذیرید و به آن عمل کنید.
۳- پیام اصلی درس چیست؟
جواب: برای موفقیت در زندگی، باید علم زندگی را با تلاش و تجربه فرا بگیرید.
در پاسخ کارگروهی صفحه ۶۳ فارسی هفتم خواهیم داشت:
۱) درس را به صورت نمایش در کلاس اجرا کنید.
جواب: برای اجرای نمایشی درس «علم زندگانی» در کلاس، میتوانید از ساختار زیر استفاده کنید:
شخصیتها
- کبوتر بچه: نماد شوق و آرزو
- مادر کبوتر: نماد تجربه و حکمت
- دانشآموزان: به عنوان تماشاچیان و بازیگران فرعی
صحنهگذاری
- محل اجرا: یک فضای کلاس درس با دکوراسیون ساده که نمایانگر طبیعت باشد. میتوانید از کاغذهای رنگی برای ساختن درختان و جوی آب استفاده کنید.
- نورپردازی: نور ملایم برای ایجاد حس آرامش.
دیالوگها و حرکات
(کبوتر بچه در وسط صحنه ایستاده است و با هیجان بالهایش را باز میکند.)
کبوتر بچه: (با شور و هیجان) امروز روز پرواز من است!
(بالهایش را باز میکند و به سمت جلو میرود.)
(کبوتر بچه از یک شاخک به شاخساری دیگر میپرد.)
کبوتر بچه: (در حال پرواز) وای! چقدر زیباست!
(حرکت میکند و از بامها عبور میکند.)
(ناگهان متوقف میشود و نگران به اطراف نگاه میکند.)
کبوتر بچه: (با ترس) این راه خیلی دور به نظر میرسد!
(دستش را به پیشانیاش میگذارد و نگران است.)
(کبوتر بچه بر زمین میافتد و فریاد میزند.)
کبوتر بچه: (با ناامیدی) مادر! خسته شدم!
(به سمت مادرش که روی شاخه نشسته است، نگاه میکند.)
مادر کبوتر: (با آرامش) پسرم، تو هنوز برای پرواز آماده نیستی.
(دستش را به سمت کبوتر بچه دراز میکند.)
مادر کبوتر: (ادامه میدهد) تو باید ابتدا یاد بگیری که چگونه بایستی.
(به او نصیحت میکند.)
مادر کبوتر: (با محبت) تو مانند گنجی هستی که نیاز به مراقبت داری.
(دستش را بر روی قلبش میگذارد.)
(کبوتر بچه به حرفهای مادرش گوش میدهد.)
مادر کبوتر: (با صدای دلنشین) من در دامها و بلاهای بسیاری گرفتار شدم.
(نفس عمیق میکشد و ادامه میدهد.)
مادر کبوتر: (با تأمل) من از ترس گربهها و بازها همیشه در اضطراب بودم.
(به اطراف نگاه میکند.)
مادر کبوتر: (با جدیت) تو باید سعی و تلاش کنی تا قوی شوی.
(به کبوتر بچه اشاره میکند که باید تلاش کند.)
پایان نمایش
(کبوتر بچه با فهمیدن درس مادرش، آرامش پیدا کرده و با اعتماد به نفس پاسخ میدهد.)
کبوتر بچه: (با امیدواری) حالا فهمیدم که باید صبر کنم و یاد بگیرم.
(دستش را بر روی قلبش میگذارد.)
نکات اجرایی
- حرکات بدنی: کبوتر بچه باید حرکات پرواز را به خوبی نمایش دهد، در حالی که مادر کبوتر با آرامش و محبت صحبت کند.
- احساسات: هر شخصیت باید احساسات خود را از طریق لحن صدا و حرکات بدنی منتقل کند.
- لباسها: استفاده از لباسهای ساده با رنگهای طبیعی برای شخصیتها.
این نمایش نه تنها مفهوم درس را منتقل میکند بلکه انگیزهای برای دانشآموزان برای یادگیری صبر، تلاش و اهمیت نصیحت بزرگترها ایجاد خواهد کرد.
۲- داستان دیگری که بیانگر انتقال تجربه است، بیابید و در کلاس بخوانید.
جواب: در زیر داستان «هیزم شکن و استفاده از تجربه دیگران» را برایتان قرار داده ایم:
روزی روزگاری یک هیزم شکن خیلی قوی برای کار سراغ یک تاجر الوار رفت؛ تاجر او را استخدام کرد و دستمزد خوبی برایش تعیین کرد. همچنین شرایط کاری بسیار خوب بود، بنابراین هیزم شکن تصمیم گرفت کارش را به نحو احسن انجام دهد، تا محبت صاحب کار خود را جلب کند. رئیس جدید به او یک تبر داد و محل کارش را نشان داد. روز اول هیزم شکن ۱۸ درخت را قطع کرد. رئیسش به او تبریک گفت و از او خواست به همین روش به کار خود ادامه دهد.
تاجر بسیار هیجان زده بود تا ببیند روز بعد هیزم شکن چند درخت قطع می کند. اما روز بعد او توانست فقط ۱۵ درخت را بیندازد. روز بعد هیزم شکن تلاش خود را بیشتر کرد، ولی فقط ۱۰ درخت قطع کرد… هر روزی که میگذشت، هیزم شکن با تمام تلاشی که میکرد تعداد کمتری میتوانست قطع کند.
هیزم شکن با خود فکر کرد من باید قدرت خود را از دست داده باشم. بنابراین پیش رئیس خود رفت و از او معذرت خواهی کرد و گفت نمیدانم چه اتفاقی افتاده است که هر روز توانایی من در قطع درختان کمتر میشود. تاجر در جواب پاسخ داد: « آخرین باری که تبر خود را تیز کردی کی بود؟ » هیزم شکن پاسخ داد: تیز کردن؟ من وقتی برای تیز کردن تبر نداشتم چون خیلی مشغول… . در این لحظه هیزم شکن به فکر فرو رفت و در کمال شرمندگی به اشتباه خود پی برد.
آیا شما نیز تبر زندگی خود را تیز میکنید؟ آیا اطلاعات خود را به روز می کنید؟ آیا زمانی را برای اندیشیدن و بررسی آنچه انجام دادهاید میگذارید؟ آیا نتایج کارهای خود را تجزیه و تحلیل میکنید؟ آیا بدنبال راهی موثرتر برای مشکلات فعلی هستید؟ یا اینکه آنقدر خود را درگیر انجام کاری کردهاید که وقتی برای این کارها ندارید. و مهمتر این که آیا از تجربه دیگران واقعا استفاده میکنید. در داستان فوق اگر هیزم شکن ما از تجربیات دیگر ان در این شغل استفاده میکرد، وقت کمتر و موفقیت بیشتری حاصل کارش میشد
در پاسخ فعالیت های نوشتاری صفحه ۶۳ فارسی هفتم خواهیم داشت:
۱) در بیت های زیر متمّم ها را مشخّص کنید و بنویسید.
پرید از شاخکی بر شاخساری / گذشت از بامکی بر جو کناری
متمم ها: شاخکی، شاخساری، بامکی، جو کناری
ز وحشت، سُست شد بر جای، ناگاه / ز رنج خستگی درماند در راه
متمم ها: وحشت، جای، رنج، راه
۲- دو واژه کوتاه شده از متن درس پیدا کنید و شکل کامل آن را در جدول زیر، مانند نمونه بنویسید.
۳- با توجّه به معنی، املای صحیح کلمه را انتخاب کنید.
الف) (هجوم – حجوم) = حمله
ب) (اجز – عجز) = ناتوانی
۴- یک مفعول و یک متمّم از صفحه نخست درس پنجم، پیدا کنید و جمله های آن را بنویسید.
مفعول: مدتی است دارم فکر می کنم این قلب کوچولو را به چه کسی باید بدهم.
متمم: این طور شد که به خودم گفتم: دیگر انتخاب کردن بس است.
در پاسخ معنی و ارایه های ادبی حکایت دعای مادر صفحه ۶۴ فارسی هفتم خواهیم داشت:
از بایزید بسطامی -رحمة اللّه علیه- پرسیدند که ابتدای کار تو چگونه بود؟ گفت: من ده ساله بودم، شب از عبادت خوابم نمیبُرد. شبی مادرم از من درخواست کرد که امشب سرد است، نزد من بخُسب.
معنی: از بایزید بسطامی (که رحمت خدا بر او باد) پرسیدند که تو قبل از این که به این مقام و مرتبه برسی چگونه فردی بودی و چگونه به این راه هدایت شدی؟ گفت: من ده سال داشتم و شب ها مشغول عبادت بودم. یک شب مادرم از من درخواست کرد که چون امشب سرد است نزد من بخواب.
آرایه ها: کار: کنایه از راه و طریقت عرفانی
از عبادت خوابم نمیبرد: از (شدت شوق و انجام) عبادت، در این جمله محذوف و باعث اغراق بیشتر در جمله شده است.
مخالفت با خواهش مادر برایم دشوار بود؛ پذیرفتم. آن شب هیچ خوابم نبرد و از نماز شب بازماندم. یک دست بر دست مادر نهاده بودم و یک دست زیر سر مادر داشتم. آن شب، هزار «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» خوانده بودم.
معنی: از آن جایی که مخالفت کردن با درخواست مادرم برای من سخت بود، قبول کردم. آن شب اصلا خوابم نبرد و نتوانستم نماز شب به جا آورم. یک دستم در دست مادر بود و دست دیگرم زیر سرش بود تا راحت بخوابد. آن شب هزار ( قل هوالله احد ) ( بگو خداوند یکتا هست ) خواندم
آرایه ها: بازماندن: کنایه از «از کار ماندن، متوقف شدن»
«دست»: آرایه تکرار
دست و سر: تناسب
آن دست که زیر سر مادرم بود، خوناندر آن خشک شده بود. گفتم: «ای تن، رنج از بهِر خدای بکش». چون مادرم چنان دید، دعا کرد و گفت: «یا رب، تو از وی خشنود باش و درجتش، درجهٔ اولیا گردان». دعای مادرم در حقّ من مستجاب شد و مرا بدین جای رسانید.
معنی: آن دستی که زیر سر مادرم بود بی حرکت مانده بود و خون در آن جریان نداشت. گفتم ای بدن به خاطر خداوند و خشنودی او رنج و سختی امشب را تحمل کن. وقتی مادرم از خواب برخاست و مرا در آن وضعیت دید برایم دعا کرد و گفت: خدایا تو هم از فرزندم راضی باش و مقام و مرتبهاش را در ردیف مرتبه بزرگان و عارفان قرار بده. دعای خیر مادرم درباره من پذیرفته شد و آن دعای خیر مادر من را به این درجه و جایگاه رساند.
آرایه ها: ای تن…: شخصیت بخشی
جای: کنایه از جایگاه و مقام
خون اندر آن خشک شده بود: کنایه از بی حس شده بود.
اندر: در قدیم به جای حرف اضافه “در” به کار می رفت.
در پاسخ کلمات و واژه های سخت صفحه ۶۴ فارسی هفتم خواهیم داشت:
دشوار: سخت
باز ماندن: محروم شدن
از بهر: به خاطر
اولیا: بزرگان و دوستان خدا
بخسب: بخواب
درجت: درجه، رتبه
اولیا: جمع ولی، دوستان خدا
مستجاب: پذیرفته شده، اجابت شده
رحمة اللّه علیه: رحمت خدا بر او باد
ای تن رنج از بهر خدای بکش: ای جسم من، این سختی را برای رضای خدا تحمل کن
در این بخش، مروری بر جواب صفحه ۵۸ و ۶۴ فارسی هفتم انجام داده شد. با اضافه کردن عبارت “حاشیه نیوز” در آخر جستجوهای درسی خود در گوگل، به بهترین پاسخ ها دسترسی خواهید داشت. لطفاً به خاطر داشته باشید که ابتدا سعی کنید پاسخ سوالات را خودتان بیابید و سپس برای بررسی صحت آن به این پاسخ ها مراجعه کنید. اگر سوالی دارید، آن را در قسمت دیدگاه بپرسید تا معلمان و کارشناسان ما به آن پاسخ دهند.