جواب معنی متن وصحیح و خطا و اختبر نفسک و تمرین صفحه ۳۸ تا ۵۲ درس سوم عربی دوازدهم انسانی ؛ ثَلاثُ قِصَصٍ قَصیرَهٍ
جواب صفحه ۳۸ و ۳۹ و ۴۰ و ۴۲ و ۴۴ و ۴۶ و ۴۷ و ۴۸ و ۴۹ و ۵۰ و ۵۱ و ۵۲ عربی دوازدهم انسانی که مربوط به سوال های درس سوم ثَلاثُ قِصَصٍ قَصیرَهٍ است را در حاشیه نیوز برای شما دانش آموز فعال و کوشا آماده شده است. در این قسمت به حل گام به گام پاسخ معنی متن وصحیح و خطا و اختبر نفسک و تمرین صفحه ۳۸ و ۳۹ و ۴۰ و ۴۲ و ۴۴ و ۴۶ و ۴۷ و ۴۸ و ۴۹ و ۵۰ و ۵۱ و ۵۲ عربی دوازدهم متوسطه دوم رشته انسانی میپردازیم.
جواب صفحه ۳۸ تا ۵۲ عربی دوازدهم انسانی
در پاسخ متن صفحه ۳۸ و ۳۹ و ۴۰ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُم وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضّوا مِنْ حَوْلِکَ …) آلُ عِمران: ۱۵۹
معنی: پس به [برکتِ] رحمتی از سوی خدا با آنان نرمخو شدی، و اگر تندخو و سنگدل بودی، بی گمان از اطرافت پراکنده میشدند.
۱- إحترام الأطفال
احترام کودکان
ذاتَ یَومٍ کانَ رَجُلٌ جالِساً عِندَ رَسولِ اللهِ (ص). وَ بَعْدَ لَحَظاتٍ جاءَ ابْنُهُ وَ سَلَّمَ علَیَ النَّبیِّ (ص)؛
معنی: روزی مردی نزد فرستادۀ (پیامبر) خدا نشسته بود و پس از چند لحظه پسرش آمد و به پیامبر (ص) سلام کرد؛
ثُمَّ راحَ نَحْوِ والِدِهِ،
معنی: سپس به سوی پدرش رفت
فَقَبَّلَهُ الْأَبُ وَ أَجْلَسَهُ عِندَهُ.
معنی: و پدر، او را بوسید و نزد خودش نشانید.
فَرِحَ رَسولُ اللهِ (ص) مِنْ عَمَلِهِ.
معنی: فرستادۀ خدا (ص) از کارش خوشحال شد
وَ بَعْدَ قَلیلٍ جاءَتْ بِنْتَهُ، وَ سَلَّمَتْ عَلَی النَّبیِّ (ص)؛
معنی: و پس از اندکی دخترش آمد و به پیامبر (ص) سلام کرد؛
ثُمَّ راحَتْ نَحْوَ والِدِها.
معنی: سپس به سوی پدرش رفت؛
أَمَّا الْوالِدُ فَلَمْ یُقَبِّلْها وَ لَمْ یُجْلِسْها عِنْدَهُ.
معنی: ولی [پدر] او را نبوسید و نزد خودش ننشانید.
فَانْزَعَجَ رَسولُ اللهِ (ص) وَ قالَ:
معنی: پس رسول خدا آزرده شد و گفت
«لمَِ تُفَرِّقُ بَیْنَ أَطْفالِکَ؟!»
معنی: برای چه میان کودکانت فرق می گذاری
نَدِم الرَّجُلُ و أخَذَ یَدَ بِنْتِهِ و قَبِّلَها، و أَجْلَسَها عِندَهُ.
معنی: مرد پشیمان شد و دست دخترش را گرفت و او را بوسید و وی را نزد خودش نشاند .
۲- اَلشَّیْماءُ بِنْتُ حَلیمَهَ
شیما دختر حلیمه
کانَتْ لِرَسولِ اللهِ (ص) أُخْتٌ مِنَ الرَّضاعَهِ اسْمُهَا الشَّیمْاءُ.
معنی: فرستادهٔ خدا (ص) شیری (رَضاعی) داشت که نام او شیما بود. (خواهری شیری به نام شیما داشت)
کانَتِ الشَّیمْاءُ تَحْضُنُ النَّبیَّ (ص) صَغیراً وَ تلُاعِبُهُ وَ تقَولُ:
معنی: شیما پیامبر (ص) را در حالی که خردسال بود در آغوش میگرفت و با او بازی میکرد و میگفت:
یا رَبَّنا أَبْقِ لَنا مُحَمَّدا ◈※◈ حَتّیٰ أرَاهُ یافِعاً وَ أَمْرَدا
معنی: ای پروردگار ما ،محمد را برای ما نگه دار تا او را در حالی که نوجوانی کم سن و سال است ببینم.
در پاسخ متن صفحه ۳۹ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
و کانَ النَّبیُّ (ص) شَدیدَ التَّعَلُّقِ بِها فِی الطُّفولَهِ؛
معنی: و پیامبر در کودکی به او بسیار وابسته بود.
فَمَرَّتِ الْأَیّامُ و فی غَزْوَهِ حُنَیْنِ فِی السَّنَهِ الثّامِنَهِ بَعْدَ الْهِجْرَهِ وَقَعَتِ الشَّیْماءُ أَسیرَهً بِیَدِ الْمُسْلِمینَ؛
معنی: روزها گذشت و در غزوۀ (جنگ) حنین در سال هشتم هجری شیما به دست مسلمانان اسیر شد
فَقالَتْ لَهُم: «إنّی لَأُختُ النَّبیِّ (ص) مِنَ الرَّضاعَهِ …»؛
معنی: و به آنها گفت: من خواهر شیری پیامبر (ص) هستم.
فَلَمْ یُصَدِّقوا قَوْلَها،
معنی: ولی سخنش را نپذیرفتند
فَأَخَذوها عِندَ رَسولِ اللهِ (ص)،
معنی: و او را نزد فرستادۀ خدا (ص) بردند،
فَعَرَفَها وَ أَکْرَمَها وَ بَسَطَ لَها رِداءَهُ؛
معنی: پس او را شناخت و وی را گرامی داشت و روپوش بلندش را برایش پهن کرد.
ثُمَّ أَجْلَسَها عَلَیهِ،
معنی: سپس او را بر آن نشاند
وَ خَیَّرَها بَیْنَ الْإِقامَهِ مَعَهُ مُعَزَّزَهً أَوِ الْعَودَهِ إلَی قوَمِها سالِمَهً راضیَهً،
معنی: و وی را میان ماندن همراه او با عزّت یا برگشت به سوی مردمش (قومش) با سلامت و خشنودی اختیار داد.
فَاخْتارَتِ الشَّیمْاءُ قَومَها، فَأَعْتَقَها رَسولُ الله (ص)، وَ أَرْسَلَها إلَی قَومِها بِإعزازٍ.
معنی: شیما مردمش (قومش) را برگزید، پس فرستادۀ خدا (ص) او را آزاد کرد و با عزّت وی را به نزد مردمش (قومش) فرستاد.
فَأَسْلَمَتْ و دافَعَتْ عَنْ أَخیها و دَعَتْ قَومَها إلَی الْإسلامِ و بَیَّنَتْ أَخلاقَ النَّبیِّ (ص) لَهُم فأََسْلَموا.
معنی: پس مسلمان شد و از برادرش دفاع کرد و مردمش را به اسلام دعوت کرد و اخلاق پیامبر (ص) را برایشان بیان کرد و [آن ها نیز ] مسلمان شدند .
فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُم وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضّوا مِنْ حَوْلِکَ﴾
معنی: سپس به [برکت] رحمتی ازسوی خدا با آنان نرمخو شدی، و اگر تندخو و سنگدل بودی، بیگمان از اطرافت پراکنده میشدند.
۳- اَلْعَجوزُ الْمُحْسِنُ
پیرمرد نیکوکار
فی یَومٍ مِنَ الْأَیّامِ شاهَدَ «کِسْریٰ أنَوشِروانُ» فَلّاحاً عَجوزاً یَغْرِسُ فَسیلَهَ جَوْزٍ، فَتَعَجَّبَ وَ قالَ:
معنی: در روزی از روزها انوشیروان کشاورز پیری را دید که نهال گردو میکاشت؛ شگفت زده شد و گفت:
«أیَهُّاَ الفَْلّاحُ، أَ تَأْمُلُ أَنْ تَعیشَ حَتَیٰ تَأْکُلَ مِنْ ثَمَرِها؟! أَلا تَعْلَمُ أَنَّها لا تُثْمِرُ عادَهً إلّا بَعْدَ عَشْرِ سَنَواتٍ»؟!
معنی: ای کشاورز، آیا امید داری که زندگی کنی (زنده باشی) تا از میوهاش بخوری؟! آیا نمیدانی که درخت گردو معمولا میوه نمیدهد مگر پس از ده سال؟! (تنها پس از ده سال میوه میدهد.)
فَقالَ الْعَجوزُ: غَرَسَ الْآخَرونَ أَشْجاراً، فَنَحْنُ أَکَلْنا مِنْ ثِمارِها، وَ نَحْنُ نَغْرِسُ أَشْجارا لکَِی یَأْکُلَ مِنْ ثِمارِها الْآخَرونَ.
معنی: پس پیرمرد گفت: دیگران درختانی را کاشتند و ما از میوههایش خوردیم و ما درختانی را میکاریم تا دیگران از میوههایش بخورند.
در پاسخ متن صفحه ۴۰ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
فَقالَ أَنوشِروانُ: «أَحْسَنْتَ یا شَیخُ!» وَ أَمَرَ أَنْ یُعْطَی الْفَلّاحُ أَلْفَ دینارٍ.
معنی: پس انوشیروان گفت: آفرین بر تو ای شیخ. (ای پیرمرد، ای بزرگ) و دستور داد که هزار دینار به کشاورز داده شود.
فَقالَ الْفَلّاحُ الْعَجوزُ فَرِحاً: «ما أَسْرَعَ إثْمارَ هٰذِهِ الشَّجَرَهِ»!
معنی: کشاورز پیر با خوشحالی گفت: میوه دادن این درخت چقدر سریع است!
فَأَعْجَبَ أَنوشِروانَ کلَامُهُ وَ أَمَرَ مَرَّهً ثانیَهً أَنْ یُعْطَی الْفَلّاحُ أَلْفَ دینارٍ آخَرَ.
معنی: سخن او انوشیروان را به شگفتی آورد. (انوشیروان از سخن او خوشش آمد.) و دوباره دستور داد هزار دینار دیگر به او داده شود.
ما مِن رَجُلٍ یَغْرِسُ غَرْساً إلّا کَتَبَ اللهُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ قَدْرَ ما یَخْرُجُ مِنْ ثَمَرِ ذٰلِکَ الْغَرْسِ. رَسولُ اللّهِ (ص)
معنی: هیچ کسی نیست که نهالی را بکارد مگر اینکه خدا به اندازه آنچه از ثمر (میوهٔ) آن درخت بیرون آید، برایش بنویسد.
هُما یَغرِسانِ فَسائِلَ فی بِدایَهِ حَیاتِهِمَا الْجَدیدَهِ.
معنی: آنها در آغاز زندگی جدید خود در حال کاشت [درخت] هستند.
در پاسخ کلمات درس سوم عربی دوازدهم خواهیم داشت:
در پاسخ تمرین حول النص صفحه ۴۲ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
أ. أجِب عَنِ الأسئلَهِ التّالیَهِ مُستَعیناً بِالنَّصِّ.
الف) با کمک متن به پرسش های زیر پاسخ بده.
۱- ما قالَتِ الشَّیْماءُ لِلْمُسْلِمینَ حینَ وَقَعَتْ فِی الْأَسَرِ؟ قالَتْ: إنّی لَأُختُ النَّبیِّ الرَّضاعَةِ.
هنگامی که شیما در اسارت افتاد به مسلمانان چه گفت؟ به ایشان گفت: من خواهر رضاعی پیامبرم.
۲- کَمْ دیناراً أَمَرَ أَنوشِروانُ أَنْ یُعْطَی الْفَلّاحُ؟ أَمَرَ أَنْ یُعطیٰ لِلْفَلّاحِِ أَلْفَ دینارٍ.
انوشیروان فرمود چند دینار به برزگر داده شود؟ فرمود که هزار دینار به کشاورز داده شود.
۳- مِنْ أَیِّ شَیءٍ انْزَعَجَ رَسولُ اللهِ (ص)؟ انْزَعَجَ رسول اللهِ (ص) حینَ رأَی الرَّجُلَ لَمْ یُقَبِّلْ إلّا ابْنَهُ.
فرستاده خدا از چه چیزی آزرده شد؟ فرستاده خدا هنگامی که دید مرد تنها پسرش را بوسید آزرده شد.
۴- ماذا کانَ یَغْرِسُ الْفَلّاحُ الْعَجوزُ؟ کانهَ الْفَلّاحُ الْعَجوزُ یَغْرِسُ فَسیلَةَ جَوْزٍ.
برزگر سالخورده چه چیزی را میکاشت؟ پدر در آغاز پسرش را بوسید.
۵- مَنْ قَبَّلَ الوْالِدُ فِی الْبِدایَةِ؟ قَبَّلَ الْوالِدُ ابْنَهُ فِی الْبِدایَةِ.
پدر در آغاز چه کسی را بوسید؟ پدر در آغاز پسرش را بوسید.
۶ مَنْ هیَ الشَّیماءُ؟ إنَّها أُختُ النَّبیِّ (ص) مِنَ الرَّضاعَةِ.
شیما کیست؟ او خواهر شیری پیامبر است.
ب. عَیِّنِ الصَّحیحَ وَ الخَطَأَ حَسَبَ الحقیقَهِ.
ب) درست و نادرست را بر حسب واقع شناسایی کن.
۱- دَعَتِ الشَّیْماءُ قَبیلَتَها إِلَی الْإِسْلامِ بَعْدَ أَنْ أَعتَقَهَا النَّبیُّ (ص). درست
شیما قبیلهاش را پس از آزادیاش به اسلام دعوت کرد.
۲- لَوْ کانَ النَّبیُّ (ص) فظَّا لَانْفَضَّ النّاسُ مِنْ حَوْلِهِ. درست
اگر پیامبر تندخو بود، مردم از پیرامونش پراکنده میشدند.
۳- اَلِاهْتِمامُ بِغَرْسِ الْأَشجارِ واجِبٌ عَلیٰ کُلِّ فَرْدٍ مِنّا. درست
همت ورزیدن به کاشت درختان بر هر فردی از ما بایسته است.
۴- کانَ أَنوشِروانُ أَحَدَ مُلوکِ إیران قَبْلَ مِئَةِ سَنَةٍ. نادرست
انوشیروان یکی از پادشاهان ایران صد سال پیش بود.
۵- تُثْمِرُ شَجَرَةُ الْجَوزِ بَعْدَ سَنَتَینِ عادَةً. نادرست
درخت گردو معمولا پس از دو سال میوه میدهد.
۶- کانَ النَّبیُّ (ص) یُحِبُّ الْأَطفالَ. درست
پیامبر (ص) کودکان را دوست میداشت.
در پاسخ اختبر نفسک صفحه ۴۴ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
تَرجِم ما یَلی ثُمَّ عَیِّنِ المُستَثنَی وَ المُستَثنَی مِنهُ.
آنچه را می آید ترجمه کن؛ سپس مستثنا و مستثنا منه را شناسایی کن.
۱- ﴿… کُلُّ شَیءٍ هالِکٌ إلّا وَجْهَهُ …﴾ اَلْقَصَص: ۸۸
و همراهِ خداوند خدایی دیگر را فرا نخوان.
مستثنی: وَجهَ
مستثنی منه: کُلُّ شَیءٍ
۲- ﴿فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُم أَجْمَعونَ إلّا إبلیسَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ﴾ ص: ۷۳ و ۷۴
پس همۀ فرشتگان باهم سجده کردند؛ به جز شیطان که خود را بزرگ یافت و از کافران شد.
مستثنی: إبلیسَ
مستثنی منه: المَلائکَهُ
۳- کُلُّ عَیْنٍ باکیَةٌ یَوْمَ الْقیامَةِ إلّا ثَلاثَ أَعیُنٍ: عَیْنٌ سَهِرَتْ فی سبیلِ اللهِ، وَ عَیْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَیْنٌ فاضَتْ مِنْ خَشْیَةِ اللهِ رسول اللهِ (ص)
هر چشمی روز رستاخیز گریان است، به جز سه چشم: چشمی که در راه خدا بیدار مانده و چشمی که از محارم بر هم نهاده شده و چشمی که از پروای خدا لبریز شده است.
مستثنی: ثَلاثَ أعیُن
مستثنی منه: کُلُّ عَینٍ
۴- کُلُّ وِعاءٍ یَضیقُ بِما جُعِلَ فیهِ إلّا وِعاءَ الْعِلْمِ؛ فَإنَّهُ یَتَّسِعُ اَلْإمامُ عَلیٌّ (ع)
هر ظرفی با آنچه در آن نهاده شده تنگ میشود، به جز ظرف دانش؛ زیرا به کمک آن فراخ میشود.
مستثنی: وِعاءَ العِلمِ
مستثنی منه: کُلُّ وِعاءٍ
۵- کُلُّ شَیءٍ یَرْخُصُ إذا کَثُرَ إلَّا الْأَدَبَ؛ فَإنَّهُ إذا کَثُرَ غَلا مَثَلٌ عَرَبیٌّ
هر چیزی به جز ادب هرگاه زیاد شود ارزان میشود؛ زیرا ادب هرگاه زیاد شود پر بها میشود.
مستثنی: الأدَبَ
مستثنی منه: کُلُّ شَیءٍ
۶- لا تَعْلَمُ زَمیلاتی اللُّغَةَ الْفَرَنسیَّةَ إلّا عَطیَّةَ.
خداوند گناهان را میآمرزد؛ به جز شرک به خدا را.
مستثنی: الشِّرْکَ
مستثنی منه: الذُّنوبَ
۷- حَلَّ الطُّلّبُ مَسائِلَ الرّیاضیّاتِ إلّا مَسأَلَةً.
دانشآموزان به جز یک مسئله [همه] مسایل ریاضی را حل کردند.
مستثنی: مَسأَلَهً
مستثنی منه: مَسائِلَ الرّیاضیّاتِ
در پاسخ اختبر نفسک صفحه ۴۶ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
تَرْجِمِ العِْباراتِ التّالیَةَ.
عبارات زیر را ترجمه کنید.
۱- ﴿وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إلّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ ….﴾ اَلْأَنعام: ۳۲
و زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست.
۲- ﴿… لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إلَّا الْقَوْمُ الْکافِرونَ﴾ یوسف: ۸۷
جز قوم کافران از رحمت خدا ناامید نمیشود.
۳- ﴿إنَّ الْإنسانَ لَفی خُسْرٍ إلّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ …﴾ اَلْعَصْر: ۲ و ۳
بیگمان انسان در زیان است. مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و یکدیگر را به حقّ سفارش و به شکیبایی توصیه کردهاند.
۴- حَضَرَ جَمیعُ الطُّلّابِ فی صالَةِ الِامْتِحاناتِ إلّا جَواداً.
همه دانش آموزان به جز جواد در سالن امتحانات حاضر شدند.
۵- شارَکْتُ فی جَمیعِ الْمُبارَیاتِ إلّا کُرَةَ الْمِنضَدَةِ.
در همه مسابقات به جز تنیس روی میز شرکت کردم.
۶- قَرَأْتُ الکِْتابَ التّاریخیَّ إلَّا مَصادِرَهُ.
کتاب تاریخی به جز منابعش را خواندم.
۷- اِشْتَرَیْتُ أَنواعَ الْفاکِهَةِ إلّا أَناناسَ.
انواع میوه به جز آناناس را خریدهام.
در پاسخ تمرین اول صفحه ۴۷ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
ابْحَثْ عَنْ کَلِمَهٍ مُناسِبَهٍ لِلتَّوضیحاتِ التّالیَهِ فی مُعْجَمِ الدَّرسِ.
در واژه نامه درس به دنبال واژه مناسبی برای توضیحات زیر بگرد.
۱- صَبیٌّ قَبْلَ سِنِّ الْبُلوغِ. اَلْیافِع / اَلْأَمْرَد
کودکی (پسری) پیش از سنّ بلوغ.
۲- جَعَلَهُ حُرّا وَ أَخْرَجَهُ مِنَ الْعُبودیَّةِ. أَعتَقَ
او را آزاد ساخت و از بندگی خارج کرد.
۳- اَلرَّجُلُ أَوِ الْمَرْأَةُ الْکَبیرَةُ فِی السِّنِّ. اَلْعَجوز
مرد یا زن بزرگسال.
۴- قِطعَةٌ مِنْ قُماشٍ یُلْبَسُ فَوْقَ الْمَلابِسِ، کَالْعَباءَةِ. اَلرِّداء
تکّهای از پارچه که روی جامهها پوشیده میشود.
۵- ثَمَرَةٌ قِشْرُها صُلْبٌ وَ غَیرُ صالِحٍ لِلْأَکْلِ، یُکْسَرُ لِتَناوُلِها. اَلْجَوْز
میوهای که پوستش سفت و غیر قابل خوردن است و برای خوردنش شکسته میشود.
در پاسخ تمرین دوم صفحه ۴۷ و ۴۸ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
إقرَأ النَّصَّ التّالیَ ثُمَّ تَرجِمِ الکلماتِ الحَمراء.
متن زیر را بخوان؛ سپس واژگان سرخ را ترجمه کن.
دَخَلَ رَسولُ اللهِ (ص) فی مَسْجِدٍ. کانَ فی الْمَسْجِدِ جَماعَتانِ. جَماعَةٌ یَتَفَقَّهونَ، وَ جَماعَةٌ یَدْعونَ اللهَ وَ یَسْأَلونَهُ.
پیامبر خدا وارد مسجدی شد. دو گروه در مسجد بودند. گروهی دانش فرا میگرفتند و گروهی به درگاهِ خدا دعا میکردند و از او درخواست میکردند.
فَقالَ: کِلَا الْجَماعَتَینِ إلَی خَیْرٍ. أَمّا هٰؤلاءِ فَیَدْعونَ اللهَ؛
پس [ایشان] فرمودند: هر دو گروه در راه خوبی هستند. امّا اینها به درگاهِ خدا دعا میکنند؛
وَ أَمّا هٰؤلاءِ فَیَتَعَلَّمونَ وَ یُفَقِّهونَ الْجاهِلَ. هٰؤلاءِ أَفْضَلُ. بِالتَّعلیمِ أُرْسِلْتُ.
و امّا اینان دانش فرا میگیرند و نادان را دانا میکنند. اینان برترند. [من] برای یاد دادن برانگیخته شدهام.
ثُمَّ قَعَدَ مَعَهُم.
سپس با آنها نشست.
وَ الْآنَ أَجِبْ عَمّا یَلی حَسَبَ النَّصِّ.
حال با توجه به متن به موارد زیر پاسخ دهید.
۱- لمِاذا جاءَتْ کَلِمَةُ «مَسْجِدٍ» فی الْمَرَّةِ الْأُولیٰ بِدونِ أَل وَ فی الْمَرَّةِ الثّانیَةِ مَعَ أَل؟
چرا واژه «مسجد» بار نخست بدون «ال» و بار دوم با «ال» آمده است؟
جواب: زیرا کلمه مسجد بار اوّل ناشناس بود یا به اصطلاح نکره بود و بار دوم شناخته شده یعنی به اصطلاح معرفه است.
۲- ما هوَ نَوْعُ هٰذِهِ الْکَلِماتِ؟
اینها چه نوع کلماتی هستند؟
اَلتَّعْلیم: مصدر (مصدر از باب تفعیل)
الَجْاهِل: اسم فاعل
اَلْأَفْضَل: اسم تفضیل
۳- اُکْتُبْ نَوْعَ هٰذَینِ الْفِعْلَینِ وَ صیغَتَهُما وَ بابَهُما.
نوع این دو فعل و صیغه آن دو و بابشان را بنویس.
یتَفََقهَّونَ: فعلٌ مضارعٌ / جمعٌ مذکّر غائبٌ / مِن باب تفعُّل
أُرْسِلْتُ: فعلٌ ماضٍ / متکلّم وحده / من باب إفعال
۴- أَعْرِبِ الْکَلِماتِ التَّی تَحْتَها خَطٌّ:
اعراب واژگانی را که زیرششان خط است بازگو کن:
اللهِ: مضافٌ إلیه و مجرور
اللهَ: مفعول و منصوب
خَیْرٍ: مجرور بحرف جرّ
اَلْجاهِلَ: مفعول و منصوب
أَفْضَلُ: خبر و مرفوع
۵- اُکْتُبْ مُترَادِفَ «جَلَسَ» وَ «بُعُثْتُ» وَ «أَحْسَنُ» فِی النَّصِّ.
مترادف های «جَلَسَ»، «بُعُثْتُ» و «أَحْسَنُ» را در متن بنویسید.
جواب: قَعَدَ / أُرْسِلْتُ / أَفضَلُ
۶- اُکْتُبْ جَمْعَ التَّکسیرِ لِهٰذِهِ الْأَسماءِ: «رَسول» وَ «جاهِل» وَ «أَفضَل» وَ «تَعلیم».
جمع این اسم ها را بنویسید: «رَسول»، «جاهِل»، «أَفضَل» و «تَعلیم».
جواب: رُسُل، جُهّال، أَفاضِل، تَعالیم
در پاسخ تمرین سوم صفحه ۴۹ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
عَیِّن الکلمهَ الغریبهَ فی کُلِّ مَجموعَهٍ مَعَ بَیانِ السَّبَبِ.
واژه ناهماهنگ را در هر مجموعه با بیان سبب شناسایی کن.
۱- اَلْیافِع / اَلشّابّ / اَلْأَمْرَد / اَلْعَجوز / اَلْوِعاء
جوان کم سن / جوان / پیر / ظرف
۲- اَلرَّصید / اَلرِّداء / اَلْفُستان / اَلْقَمیص / اَلسِّرْوال
اعتبار مالی / روپوش بلند / پیراهن زنانه / پیراهن / شلوار
۳- اَلْأَفراس / اَلْقَصیر / الَکِْلاب / الَذِّئاب / اَلْأُسُود
اسبها / کوتاه / سگها / شیرها
۴- اَلْإخْوَة / اَلْأُمَّهات / اَلْأَجْداد / اَلْآبار / اَلأَخَوات
برادران / مادران / نیاکان / چاهها / خواهران
۵- اَلْقِشْر / اَلْفَظّ / اَلْجِذْع / اَلْغُصْن / اَلثَّمَر
پوست (پوست میوه و درخت) / تندخو / تنه / شاخه / میوه
۶- اَلْفُستُق / اَلْجَوْز / الَنَّوْم / اَلْعِنَب / اَلتُّفّاح
پسته / گردو / خواب / انگور / سیب
در پاسخ تمرین چهارم صفحه ۴۹ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
ضَعِ المُتَرادفاتِ وَ المُتَضادّاتِ فی مکانِهَا المُناسِب.
مترادف و متضاد را در جایگاه مناسبش بگذار.
در پاسخ تمرین پنجم صفحه ۵۰ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
أ. تَرْجِمِ الْأَفعالَ.
الف) ترجمه افعال.
در پاسخ تمرین ششم صفحه ۵۱ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
عَیِّنِ الْمَحَلَّ الْإعرابیَّ لِلْکَلِماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ.
نقش واژگانی را که زیر آنها خط است شناسایی کن.
۱- مُداراةُ النّاسِ نِصفُ الْإیمانِ.
نرمخویی با مردم نیمی از ایمان است.
مُداراهُ: مبتدا
النّاسِ: مضاف الیه
نِصفُ: خبر
الْإیمان: مضاف الیه
۲- عَدوٌّ عاقِلٌ خَیرٌ مِن صَدیقٍ جاهِلٍ.
دشمن خردمند بهتر از دوست نادان است.
عَدوٌّ: مبتدا
عاقلٌ: صفت
خَیرٌ: خبر
صَدیقٍ: مجرور به حرف جرّ
جاهِلٍ: صفت
۳- یا حَبیبی، لا تَقُلْ کَلاماً إلَّا الْحَقَّ أَبَداً.
ای دوست، هرگز سخنی به جز حق را نگو.
کَلاماً: مفعول
الحَقَّ: مستثنی
۴- اَلْعِلْمُ فِی الصِّغَرِ کَالنَّقشِ فِی الْحَجَرِ.
دانش در خردسالی مانند نقش در سنگ است.
اَلْعِلْمُ: مبتدا
النَّقشِ: مجرور به حرف جرّ
الْحَجَرِ: مجرور به حرف جرّ
۵- أَضعَفُ النّاسِ مَنْ ضَعُفَ عَن کِتمانِ سِرِّهِ.
ضعیفترین مردم کسی است که از پوشاندن رازش ناتوان باشد.
أَضعَفُ: مبتدا
الناّسِ: مضاف الیه
کِتمانِ: مجرور به حرف جرّ
سِرّ: مضاف الیه
در پاسخ تمرین هفتم صفحه ۵۲ عربی دوازدهم خواهیم داشت:
أ. اِبْحَثْ عَنِ الْأسَماءِ التّالیَهِ فی ما یَلی.
الف) در آنچه می آید به دنبال اسمهای زیر باش.
(اسِمِ الفْاعِلِ وَ اسْمِ المَفعولِ وَ اسْمِ المُبالغَهِ وَ اسْمِ التفَّضیلِ وَ اسْمِ المَکانِ)
۱- ﴿… إنَّ النَّفْسَ لَأَمّارَةٌ بِالسّوءِ …﴾ یوسُف: ۵۳
همانا نفس به بدی بسیار دستوردهنده است.
الأمّارَه: اسْمِ المُبالغَهِ
۲- اِعْلَمْ بِأَنَّ خَیْرَ الْإخوانِ أقدَمُهُم.
بدان که بهترین برادران کهنترینشان است.
خَیْر: اسْمِ التفَّضیلِ
أقدَم: اسْمِ التفَّضیلِ
۳- أکْبَرُ الْحُمقِ الْإغراقُ فِی الْمَدحِ وَ الذَّمِّ.
زیادهروی در ستایش و نکوهش، بزرگترین نادانی است.
أکْبَرُ: اسْمِ التفَّضیلِ
۴- طَلَبُ الْحاجَةِ مِنْ غَیْرِ أَهْلِها أَشَدُّ مِنَ الْمَوْتِ.
درخواست نیاز از نااهلش، سختتر از مرگ است.
أشَدّ: اسْمِ التفَّضیلِ
۵- قُمْ عَنْ مَجلِسِکَ لِأَبیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ إنْ کُنْتَ أَمیراً.
اگرچه فرمانده باشی، برای پدرت و آموزگارت از نشستنگاهت برخیز.
مَجلِسِ: اسْمِ المَکانِ
مُعَلِّمِ: اسِمِ الفْاعِلِ
۶- یَومُ الْعَدلِ عَلَی الظّالِمِ أَشَدُّ مِن یَومِ الْجَورِ عَلَی الْمَظلومِ.
روز داد بر ستمگر سختتر از روز بیداد بر ستم دیده است.
الظّالِمِ: اسِمِ الفْاعِلِ
أشَدّ: اسْمِ التفَّضیلِ
المَظلوم: اسْمِ المَفعولِ
ب. أَعْرِبْ ما أُشیرَ إلَیهِ بِخَطٍّ.
ب) اعراب آنچه را با خط به آن اشاره شده بازگو کن.
النَّفْسَ: اسم إنّ؛ منصوب به فتحه
لَأمّارَهٌ: خبر إنّ؛ مرفوع به ضمّه
خَیْرَ: اسم إنّ؛ منصوب به فتحه
الْإخوانِ: مضاف الیه؛ مجرور به کسره
أقدَم: خبر إنّ؛ مرفوع به ضمّه
أکْبَرُ: مبتدا؛ مرفوع به ضمّه
الْحُمقِ: مضاف الیه؛ مجرور به کسره
الْإغراقُ: خبر؛ مرفوع به ضمّه
طَلَبُ: مبتدا؛ مرفوع به ضمّه
مَجلِسِ: مجرور به حرف جر
یَومُ: مبتدا؛ مرفوع به ضمّه
الْعَدلِ: مضاف الیه؛ مجرور به کسره
أشَدُّ: خبر؛ مرفوع به ضمّه
یَومِ: مجرور به حرف جر
الْمَظلومِ: مجرور به حرف جر
در این بخش، مروری بر جواب صفحه ۳۸ تا ۵۲ عربی دوازدهم انسانی انجام داده شد. با اضافه کردن عبارت “حاشیه نیوز” در آخر جستجوهای درسی خود در گوگل، به بهترین پاسخ ها دسترسی خواهید داشت. لطفاً به خاطر داشته باشید که ابتدا سعی کنید پاسخ سوالات را خودتان بیابید و سپس برای بررسی صحت آن به این پاسخ ها مراجعه کنید. اگر سوالی دارید، آن را در قسمت دیدگاه بپرسید تا معلمان و کارشناسان ما به آن پاسخ دهند.