جواب معنی شعر و تمرین ها درس ششم صفحه ۴۹ تا ۵۲ ادبیات فارسی دهم ؛ مهر و وفا
جواب صفحه ۴۹ و ۵۰ و ۵۱ و ۵۲ ادبیات فارسی دهم که مربوط به سوال های درس ششم مهر و وفا از فصل ۳ ادبیات غنایی است را در حاشیه نیوز برای شما دانش آموز فعال و کوشا آماده شده است. در این قسمت به حل گام به گام پاسخ سوالات معنی شعر و آرایه ها و کارگاه متن پژوهی قلمرو زبانی و قلمرو ادبی و قلمرو فکری و درک و دریافت صفحه ۴۹ و ۵۰ و ۵۱ و ۵۲ ادبیات فارسی دهم متوسطه دوم رشته های تجربی و ریاضی و انسانی و فنی حرفه ای میپردازیم .
جواب صفحه ۴۹ تا ۵۲ ادبیات فارسی دهم
در پاسخ معنی شعر صفحه ۴۹ فارسی دهم خواهیم داشت:
قالب: غزل
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مختص رشته انسانی)
نوع ادبی: ادبیات غنایی (عاشقانه)
هر آنکه جانب اهل وفا نگه دارد / خداش در همه حال از بلا نگه دارد
معنی (قلمرو فکری): هر کس از اهل وفا و محبت جانبداری کند، در هر حالی که هست خدا او را از بلا محفوظ می دارد.
قلمرو ادبی: قالب: چامه یا غزل / وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (رشته انسانی)/ جانب کسی را نگه داشتن: کنایه، پشتیبانی کردن / نگه دارد: ردیف / هر، در: جناس / واج آرایی «ا»
قلمرو زبانی: هرآن که: اسم مبهم، هر کسی که / جانب: سمت، جهت / اهل وفا: وفاداران، کسانی که به پیمان دوستی پایبند هستند، مردان خدا، عارفان و اولیاءالله = حافظ جای دیگر میگوید: نشان اهل وفا عاشقی است با خوددار / که در مشایخ شهر این نشان نمیبینم / نگه دارد: در مصراع اول مضارع التزامی ولی در مصراع دوم مضارع اخباری / خداش: خدایش: خدا او را
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست / که آشنا سخن آشنا نگه دارد
معنی (قلمرو فکری): سخن از عشق گفتن جز در درگاه یار سزاوار نیست چرا که دوست راز دوست را فاش نمی کند.
قلمرو ادبی: تضمین شعر سعدی / واژه آرایی: دوست، آشنا
قلمرو زبانی: حدیث: ماجرا، روایت، سخن / مگر: جز / حضرت: حضور، محضر، آستانه، درگاه / آشنا: دوست / مفعول: حدیث دوست، سخن آشنا /نگویم: مضارع اخباری نمیگویم / نگه دارد: مضارع اخباری نگه میدارد/ نگه داشتن سخن: رازداری
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای / فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد
معنی (قلمرو فکری): ای دل چنان زندگی کن که اگر لغزش و خطایی از تو سر زد فرشته آسمانی برای بخشوده شدن گناه تو دست به دعا بلند کند و تو را از گزند گناهان و حوادث حفظ کند.
قلمرو ادبی: دلا: ای دل، جانبخشی / دل: مجاز از انسان / بلغزد پای: کنایه از خطا کند، دچار کژروی شود / دل، پا، دست: تناسب / واج آرایی: «د»
قلمرو زبانی: معاش: زندگی، زیست، زندگانی کردن / بلغزد پای: سرخوردن / دلا: ندا و منادا / معاش کن: فعل امر / پای: نهاد «ات»: ضمیر شخصی پیوسته، مفعول (فرشته به دو دست دعا، نگه داردت / تو را نگه دارد.)
گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان / نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
معنی (قلمرو فکری): اگر در آرزوی آن هستی که معشوق به عهد و پیمان خود وفا کند، به پیمان و محبت خود پای بند باش تا او نیز چنین کند.
قلمرو ادبی: سر رشته را نگه دار: کنایه از وفاداری کن / دار، دارد: همریشگی (رشته انسانی) / گر، سر: جناس / واج آرایی: «گ»، «ر
قلمرو زبانی: هوا: آرزو، امید / «ـَ ت» در «گرت»: ضمیر هوای تو، مضاف الیه/ نگسلد: پاره نکند، جدا نکند (مضارع التزامی از گسیختن یا گسستن)، نگسلد پیمان: پیمان شکنی نکند / معشوق: نهاد / رشته: مهر و محبت / نهاد است: معشوق نگسلد پیمان
صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی / ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد
معنی (قلمرو فکری): ای باد صبا! وقتی به حریم یار من راه یافتی و در زلف او پیچیدی، به دل من که در زلف او آشیان دارد، سفارش کن که آن پناهگاه امن را از دست ندهد.
قلمرو ادبی: ای صبا: جانبخشی / سر: ایهام تناسب، ۱- نوک ۲- کله (در معنای دوم با زلف و روی تناسب دارد) / دل را سر زلف دیدن: کنایه از عاشق زلف یار دیدن / روی: ایهام تناسب، ۱- به خاطر ۲- چهره (در معنای دوم با زلف و سر تناسب دارد) / جا نگه دارد: وفادار باشد، حق دوستی را ادا کند / دل، زلف: تناسب / واج آرایی: «ر»
قلمرو زبانی: صبا: نام بادی است که از شمال شرقی وزد، باد بهاری؛ در ادبیات فارسی نماد پیک و قاصدی است میان عاشق و معشوق / اَر: اگر / زروی لطف: از راه مهربانی و لطف / «ـَ ش» در «بگویش»: متمم = به او بگو / صبا: منادا (ای صبا) / که جا نگه دارد: مفعول برای فعل «بگو».
چو گفتمش که دلم را نگاه دار، چه گفت؟ / ز دست بنده چه خیزد، خدا نگه دارد
معنی (قلمرو فکری): چون به او گفتم نگهبان دل من باش، پاسخ داد که از دست بنده کاری ساخته نیست، خدا آن را نگه دارد.
قلمرو ادبی: دلم را نگاه دار: کنایه از وفادار باش، دلم را نشکن / گفتم، گفت: همریشگی (همریشگی) / دست: مجاز از توان و نیرو / خاستن: بلند شدن (بن ماضی: خاست؛ بن مضارع: خیز) / ز دست بنده چه خیزد: پرسش انکاری / خدا نگه دارد: تلمیح به «توکلّتُ علی الله» / دست، دل: تناسب
قلمرو زبانی: «ـَ ش» در «گفتمش»: متمم = به او / «چه» در مصراع دوم: نهاد / دل: مفعول برای «نگاه دار» و «نگه دار» برای بار دوم: حذف به قرینۀ لفظی / از دست بنده چه خیزد؟: استفهام انکاری، ازتوان بنده خارج است
سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری / که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد
معنی (قلمرو فکری): تمام هستی و وجودم فدای آن یار عزیزی باد که حق دوستی و وفاداری را رعایت می کند.
قلمرو ادبی: سر: مجاز از جان / زر: مجاز از دارایی / سر و زر و دل و جانم: مجاز از همه هستی ام / سر، زر: جناس / سر، دل، جان: تناسب / مهر: ایهام تناسب (مهر و وفا نام دو دلداده در داستانهای عاشقانه) / حق صحبت نگه دارد: کنایه، وفادار باشد
قلمرو زبانی: زر، دل، جان: معطوف / مصراع اوّل: حذف فعل به قرینۀ معنوی (فدای آن یاری باد /باشد…) / حق صحبت مهر و وفا: گروه مفعولی / صحبت: همنشینی
غبار راهگذارت کجاست تا حافظ / به یادگار نسیم صبا نگه دارد
معنی (قلمرو فکری): غبار راهی که آن قدم نهاده ای کجاست تا حافظ آن را به عنوان یادگاری از باد صبا نگاه دارد.
قلمرو ادبی:غبار راهت کجاست: کنایه از ارزشمندی یار / واج آرایی: «ا»، «ر»
قلمرو زبانی:راهگذر: گذرگاه، معبر / است: فعل غیر اسنادی / به یادگار: به عنوان یادگاری / «ـَ ت» مضاف الیه / غبار راهگذر: نهاد برای جملۀ اوّل و مفعول محذوف برای جملۀ دوم / نسیم صبا: باد صبا، نسیم صبحگاهی
در پاسخ معنی کلمات و واژه های سخت درس ششم فارسی دهم خواهیم داشت:
اهل وفا: باوفایان، وفاداران
خداش: خدا او را، جهش ضمیر
بلا: گرفتاری
حدیث: ماجرا، روایت، سخن
مگر: جز
حضرت: جناب
که: زیرا
معاش: زندگانی کردن
الف در دلا: الف حرف ندا
فرشته ات: فرشته تو را
گرت: اگر تو را
هوا: میل و آرزو
نگسلد: نشکند، پاره کردن (بن ماضی: گسست، بن مضارع: گسل)
رشته: ریسمان
صبا: بادی که از شمال شرقی میوزد، باد بهاری
زلف: موی بلند جلوی سر
ار: اگر
از روی: به خاطر، همراه با
لطف: ملایمت و نرمی و مهربانی
چو: هنگامی که
خیزد: بلند میشود
زر: طلا
یار: دلبر
مهر: عشق، مهربانی
راهگذار: رهگذر، محل عبور
حافظ: تخلّص، نام هنری
در پاسخ قلمرو زبانی صفحه ۵۰ فارسی دهم خواهیم داشت:
۱- معنای واژه های مشخّص شده را بنویسید.
ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست / در حضرت کریم تمنّا چه حاجت است حافظ
جواب: حضرت: در متن درس درگاه، آستانه، پیشگاه مجاز از معشوق (در این بیت: محضر ، حضور)
تعلیم ز ارّه گیر در امر معاش / نیمی سوی خود میکش و نیمی میپاش ابوسعید ابوالخیر
جواب: معاش: در درس معاش: زندگی، زیست، زندگانی کردند (در این بیت مایهی زندگی لباس و غذا و…. ، روزی)
۲- در جمله، ضمایر پیوسته (متّصل) در سه نوع نقش دستوری ظاهر میشوند:
ای صبح دم، ببین که کجا میفرستمت / نزدیک آفتاب وفا میفرستمت خاقانی
میفرستمت (تو را میفرستم ← ـَ ت (تو): مفعول
آن که عمری میدویدم در پی او سو به سو / ناگهانش یافتم با دل نشسته روبهرو شمس مغربی
ناگهانش یافتم (او را یافتم) ← ـَ ش (او): مفعول
ب) متمّم:
گوش کن پند، ای پسر، وز بهر دنیا غم مخور / گفتمت چون دُر حدیثی گر توانی داشت هوش حافظ
گفتمت (به تو گفتم) ← ـَ ت (تو): متمم
چو یار نیست به تسکین خلق نتوان زیست / که دوستان اگرم دل دهند، جان ندهند امیرخسرو دهلوی
اگرم دل دهند(اگر به من دل دهند) ← ـَ م (به من): متمم
پ) مضاف الیه:
حُسنت به اتفّاق ملاحت جهان گرفت / آری به اتفّاق، جهان میتوان گرفت حافظ
حُسنت (حُسن تو) ← ـَ ت (تو): مضاف الیه
لاله دیدم، روی زیبای توام آمد به یاد / شعله دیدم، سرکشیهای توام آمد به یاد رهی معیّری
آمد به یادم (یادِ من) ← ـَ م (من): مضاف الیه
در شعر «مهر و وفا»، نمونهای از کاربرد ضمایر پیوسته (متّصل) را بیابید و نقش دستوری آن را مشخّص کنید.
جواب: در مصراع: خداش در همه حال از بلا نگه دارد ← خداوند در همه حال او را از هر بلا و آفتی حفظ میکند.. ← «ــَــ ش» در نقش مضافٌالیه آمده است.
در پاسخ قلمرو ادبی صفحه ۵۱ فارسی دهم خواهیم داشت:
۱- در متن درس، دو نمونه «مجاز» بیابید و مفهوم آنها را بنویسید.
جواب: دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای / فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد | دل: مجاز از وجود
سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری / که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد | سر و زر و دل و جان: مجاز از همه چیز (جان)
۲- در ادبیات فارسی، شاعران یا نویسندگان، واژۀ «صبا» را در کدام مفهوم نمادین به کار میبرند؟
جواب: پیام رسان (پیک یا قاصد) بین عاشق و معشوق / نماد پیغام رسانی
۳- هرگاه در عبارت یا بیتی، کلمهای به چند معنا در كلام به كار رود، آراهی «ايهام» پديد میآيد؛ ايهام از ریشهٔ «وَهم» و به معنای «به وهم و گمان انداختن» است. همان گونه که در مصراع «بی مهر رُخت روز مرا نور نمانده است.» كلمه «مهر» در دو معنای مختلف « خورشید» و «محبّت» به كار رفته است.
بیت زیر «حافظ» را از نظر کاربرد آرایه «ایهام» بررسی کنید.
«گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد / گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید» حافظ
جواب: بوی: ۱) عطر و شمیم و رایحه / ۲) امید و آرزو
در پاسخ قلمرو فکری صفحه ۵۱ فارسی دهم خواهیم داشت:
۱- با توجّه به متن درس، حافظ، شرط وفاداری معشوق را در چه می داند؟
جواب: نقض عهد و پیمان و وفای به عهد (سرِ عهد خود بودن) / نگه داشتن سر رشته عهد و پیمان
۲- بيت زير «حافظ»، با كدام قسمت از متن درس، ارتباط مفهومی دارد؟
تا نگردی آشنا، زین پرده رمزی نشنوی / گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش حافظ
جواب: با بیت دوم: حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست / که آشنا سخن آشنا نگه دارد
۳- از کدام بیت درس، میتوان مفهوم آیۀ شریفۀ «وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُهُ.» را دریافت؟
جواب: از بیت ششم: ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد / بیت اول : خداش در همه حال از بلا نگه دارد
در پاسخ معنی گنج حکمت حقه راز صفحه ۵۲ فارسی دهم خواهیم داشت:
روزی یکی نزدیک شیخ آمد و گفت: «ای شیخ آمدهام تا از اسرار حق چیزی با من نمایی.»
معنی: روزی شخصی نزد پیر فرزانهای رفت و به او گفت: «ای پیر بزرگ به خدمت شما آمده ام تا مرا با گوشهای از اسرار و رازهای خداوند آشنا کنی.»
شیخ گفت: «باز گرد تا فردا.» آن مرد بازگشت.
معنی: شیخ به او گفت برو و فردا به پیش من بازگرد و آن مرد رفت.
قلمرو زبانی: شیخ: پیر، مرشد، پیشوای عارفان / اسرار: جمع سرّ، رازها، رمزها / حق: خداوند / با من: به من / نمایی: نشان بدهی / ای شیخ: منادا
شیخ بفرمود تا آن روز، موشی بگرفتند و در حُقّه کردند و سر حقّه محکم کردند.
معنی: شیخ دستور داد تا در آن روز، موشی را بگیرند و در جعبهای قرار دهند و در جعبه را محکم کردند.
دیگر روز آن مرد باز آمد و گفت: «ای شیخ، آنچِ وعده کردهای، بگوی.»
معنی: روز دیگر، آن مرد بار دیگر آمد و گفت:« ای شیخ، وعدهای که به من داده بودی را بگو.» (اسرار حق را بگو.)
شیخ بفرمود تا آن حقّه را به وی دادند و گفت: «زینهار، تا سر این حقّه باز نکنی.»
معنی: شیخ دستور داد تا آن جعبه را به او بدهند و گفت: «مراقب باش که در این جعبه باز نشود.»
قلمرو زبانی: بفرمود: دستور داد / حُقّه: محفظۀ کوچکی که دری جداگانه دارد و برای نگهداری اشیای گرانبها به کار میرود، جعبه، صندوق / بازآمد: برگشت / آنچ: مخفّف آنچه / وعده کردی: قول دادی / زینهار: مراقب باش، آگاه باش.
مرد حقّه را برگرفت و به خانه رفت و سودای آنش بگرفت که آیا در این حقّه، چه سرّ است؟
معنی: مرد جعبه را گرفت و به خانه رفت و به این فکر افتاد (هوس کرد) که در این جعبه چه رازی نهفته است؟
هر چند صبر کرد، نتوانست. سر حقّه باز کرد و موش بیرون جست و برفت.
معنی: هر چقد صبر کرد نتوانست تحمل کند. پس در جعبه را باز کرد و موش بیرون پرید و فرار کرد.
قلمرو زبانی: برگرفت: برداشت / سودا: اندیشه، هوس، عشق؛ سودای کاری گرفتن کسی را: هوس کاری به سر کسی زدن / «ـَش»: نقش متمم
قلمرو ادبی: سودای کاری گرفتن کسی را: کنایه از هوس کاری به سر کسی زدن.
مرد پیش شیخ آمد و گفت: «ای شیخ، من از تو سرّ خدای تعالی طلب کردم، تو موشی به من دادی؟!»
معنی: مرد نزد شیخ آمد و گفت: «ای شیخ، من از تو از اسرار خداوند بلند مرتبه را درخواست کردم و تو موش به من دادی؟!»
شیخ گفت «ای درویش، ما موشی در حقّه به تو دادیم، تو پنهان نتوانستی داشت؛ سرّ خدای را با تو بگوییم، چگونه نگاه خواهی داشت؟!»
معنی: شیخ گفت: «ای مرد صوفی، ما موشی در درون جعبهای به تو دادیم و تو نتوانستی آن را پنهان نگاه داری؛ راز خدا را اگر با تو بگوییم، چگونه نگاه خواهی داشت؟!»
قلمرو زبانی: شیخ: پیر / زینهار: آگاه باش، مراقب باش / سودا: اندیشه، هوس، عشق؛ سودای کاری گرفتن کسی را: هوس کاری به سر کسی زدن/ هر چند صبر کرد نتوانست: حذف به قرینه لفظی(سر حقه را باز نکند) / سر: در / جست: جهید (بن ماضی: جست، بن مضارع: جه)
قلمرو ادبی: چگونه نگاه خواهی داشت: پرسش انکاری
معنی کلمات و لغات مهم درس گنج حکمت حقه راز
یکی: یک نفر
شیخ: پیر، منظور شیخ ابوسعید ابوالخیر
اسرار: جمع سّر، رازها (شبه هم آوا؛ اصرار: پافشاری)
با من نمایی: به من نشان دهی (بن ماضی: نمود، بن مضارع: نما)
حقّه: محفظۀ کوچکی که دری جداگانه دارد و برای نگهداری اشیای گران بها به کار میرود، جعبه، صندوق
محکم کردند: بستند
دیگر روز: روز دیگر
بازآمد: بازگشت
زینهار: آگاه باش، مراقب باش
سودا: اندیشه، هوس، عشق؛ سودای کاری گرفتن کسی را: هوس کاری به سر کسی زدن
هر چند صبر کرد نتوانست: حذف به قرینه
سر: در
جست: جهید (بن ماضی: جست، بن مضارع: جه)
درویش: صوفی، خانقاه رو
چگونه نگاه خواهی داشت: پرسش انکاری
درویش: صوفی و زاهد
در این بخش، مروری بر جواب صفحه ۴۹ تا ۵۲ فارسی دهم انجام داده شد. با اضافه کردن عبارت “حاشیه نیوز” در آخر جستجوهای درسی خود در گوگل، به بهترین پاسخ ها دسترسی خواهید داشت. لطفاً به خاطر داشته باشید که ابتدا سعی کنید پاسخ سوالات را خودتان بیابید و سپس برای بررسی صحت آن به این پاسخ ها مراجعه کنید. اگر سوالی دارید، آن را در قسمت دیدگاه بپرسید تا معلمان و کارشناسان ما به آن پاسخ دهند.