جواب معنی شعر و تمرین ها درس هفتم صفحه ۵۳ تا ۵۷ ادبیات فارسی دهم ؛ جمال و کمال
جواب صفحه ۵۳ و ۵۴ و ۵۵ و ۵۶ و ۵۷ ادبیات فارسی دهم که مربوط به سوال های درس هفتم جمال و کمال از فصل ۳ ادبیات غنایی است را در حاشیه نیوز برای شما دانش آموز فعال و کوشا آماده شده است. در این قسمت به حل گام به گام پاسخ سوالات معنی شعر و آرایه ها و کارگاه متن پژوهی قلمرو زبانی و قلمرو ادبی و قلمرو فکری و درک و دریافت صفحه ۵۳ و ۵۴ و ۵۵ و ۵۶ و ۵۷ ادبیات فارسی دهم متوسطه دوم رشته های تجربی و ریاضی و انسانی و فنی حرفه ای میپردازیم .
جواب صفحه ۵۳ تا ۵۷ ادبیات فارسی دهم
در پاسخ معنی شعر صفحه ۵۳ فارسی دهم خواهیم داشت:
بدان که قرآن مانند است به بهشت جاودان؛ در بهشت از هزار گونه نعمت است و در قرآن از هزار گونه پند و حکمت است.
معنی (قلمرو فکری): این را بدان که قرآن مثل بهشت جاودان است در بهشت هزار نوع نعمت وجود دارد و در قرآن هزار نوع پند و حکمت.
قلمرو ادبی: نعمت، حکمت: رکن سجع
قلمرو زبانی: مانند: همانند
مَثَلِ قرآن، مَثَلِ آب است روان؛ در آب، حیات تنها بود و در قرآن حیات دلها بود. در قرآن قصه ها بسیار است و لکن قصه یوسف نیکوترین قصه هاست.
معنی (قلمرو فکری): و قرآن مانند آب روان است؛ آب سبب زندگی جسمهاست و قرآن موجب زندگی دلها و روانهاست. در قرآن داستان بسیار است ولی داستان یوسف زیباترنی داستان است.
قلمرو ادبی: تن ها، دل ها: رکن سجع
قلمرو زبانی: مثل: حکایت / بود: می باشد (بن ماضی: بود، بن مضارع: بو) / حیات: زندگانی (هم آوا؛ حیاط: محوطه باز خانه)
این قصّه، عجیب ترین قصّههاست؛ زیرا در میان دو ضد جمع بوَد: هم فرقت بود و هم وُصلت؛ هم محنت بود، هم شادی؛ هم راحت بود هم آفت؛ هم وفا بود، هم جفا؛ در بدایت بند و چاه بود، در نهایت تخت و گاه بود؛ پس چون در او این چندین اندوه و طرب بوَد، در نهاد خود شگفت و عجب بوَد.
معنی (قلمرو فکری): این داستان، شگفت آورترین داستانهاست؛ زیرا دو چیز ضد را کنار هم گِرد آورده: هم جدایی است هم رسیدن؛ هم رنج است، هم شادی؛ هم آسایش است هم سختی، هم وفاداری است هم پیمان شکنی و ستم؛ در آغاز اسارت و در چاه افتادن است و در پایان به تخت پادشاهی رسیدن؛ پس چون در این داستان، این گونه غم وشادی وجود دارد، شگفت آور است.
قلمرو ادبی: راحت، آفت: رکن سجع / وفا، جفا: رکن سجع، جناس / بند: مجاز یا کنایه از گرفتاری و اسارت / تخت و گاه: مجاز یا کنایه از فرمانروایی / بدایت، نهایت: تضاد / بند و چاه، تخت و گاه: تضاد
قلمرو زبانی: بود: می باشد (بن ماضی: بود، بن مضارع: بو) / فرقت: جدایی / وصلت: پیوند، پیوستگی / محنت: اندوه، ناراحتی / راحت: آسایش / آفت: بلا / جفا: ستم / بدایت: آغاز / بند: ریسمان / گاه: تخت / طرب: شادی / نهاد: ذات و سرشت
گفته اند «نیکو ترین»، از بهر آن بوَد که یوسف صدّیق وفادار بوَد و یعقوب خود او را به صبر آموزگار بود و زلیخا در عشق و درد او بی قرار بوَد، و اندوه و شادی در این قصّه بسیار بود، و خبر دهنده از او مَلِک جبّار بوَد.
معنی (قلمرو فکری): گفتهاند «نیکو ترین»، به این دلیل است که یوسف راستگو و وفادار بود و یعقوب خود به او درس صبر میداد و زلیخا در عشق و درد او بیتاب بود و اندوه و شادی در این قصّه بسیار است، و کسی که این قصّه را گفته، خداوند صاحب اختیار است؛ پس به ناچار سخن و داستان آنها، نیکوترین سخن زمانه بود.
قلمرو ادبی: همه عبارت مسجع است / اندوه، شادی: تضاد
قلمرو زبانی: از بهر: برای / صدّیق: بسیار راستگو / زلیخا: همسر عزیز مصر / بی قرار: ناآرام / اندوه: غم / مَلِک: پادشاه / جبار: مسلطّ، یکی از صفات خداوند تعالی است
قصّه حال یوسف را نیکو نه از حُسنِ صورت او گفت، بلکه از حُسن سیرت او گفت؛ زیرا که نیکوخو، بهتر هزار بار از نیکو رو. نبینی که یوسف را از روی نیکو، بند و زندان آمد و از خوی نیکو، امر و فرمان آمد؟از روی نیکوش حبس و چاه آمد، و از خوی نیکوش تخت و گاه آمد.
معنی (قلمرو فکری): خداوند داستان و حال حضرت یوسف را نه به خاطر زیبایی ظاهر او که به علّت زیبایی باطن او روایت کرده است؛ زیرا کسی که باطن و سرشتی نیک دارد هزار بار بهتر از کسی است که زیبارو است. نمیبینی که روی زیبا، یوسف را به اسارت و زندان افکند و باطن زیبا او را به پادشاهی رساند؟ از زیبایی ظاهر برایش زندان و در چاه افتادن به دست آمد و از سرشت پاکش پادشاهی به دست آورد.
قلمرو ادبی: هزاربار: مجاز از بسیار / رو، خو: جناس / امر و فرمان: کنایه از اینکه به فرمانروایی رسید/ حبس: اسارت
قلمرو زبانی: حسن: زیبایی / صورت: چهره / سیرت: رفتار / نیکو: زیبا / نیکو خو: خوش اخلاق / رو: چهره / بند: ریسمان
پادشاه عالم، خبر که داد در این قصّه، از حُسن سیرت او داد، نه از حسن صورت او داد، تا اگر نتوانی که صورت خود را چون صورت او گردانی؛ باری، بتوانی که سیرت خود را چون سیرت او گردانی.
معنی (قلمرو فکری): خداوند در این داستان از باطن زیبا و پاک یوسف خبر داد، نه از ظاهر زیبایش، تا اگر نمیتوانی ظاهرت را مانند او کنی، به هر حال میتوانی باطنت را مانند باطن او کنی.
قلمرو ادبی: سجع / سیرت، صورت: تضاد، رکن های سجع
قلمرو زبانی: حُسن: زیبایی / باری: به هر روی / چون: مانند
آنکه گفتیم سیرتش نیکوترین سیرتها بود، از بهر آنکه در مقابله جَفا، وفا کرد و در مقابله زشتی، آشتی کرد و در مقابله لئیمی، کریمی کرد.
معنی (قلمرو فکری): آن چه که گفتیم باطنش زیباترین باطن ها بود، به این علت بود که در برابر ستم وفا کرد و در برابر رفتار زشت، آشتی و دوستی نشان داد و در برابر پستی، جوانمردی کرد.
قلمرو ادبی: جفا، وفا: جناس
قلمرو زبانی: از بهر: به خاطر / مقابله: مقابل / جفا: ستم، بی وفایی / آشتی: صلح / لئیمی: پستی، فرومایگی / کریمی: جوانمردی
برادران یوسف، چون او را زیادت نعمت دیدند، و یعقوب را بدو میل و عنایت دیدند، آهنگ کید و مکر و عداوت کردند تا مگر او را هلاک کنند و عالم از آثار وجود او پاک کنند. تدبیر برادران برخلاف تقدیر رحمان آمد. مَلِک تعالی او را دولت بر دولت زیادت کرد و مملکت و نبوّت، زیادت بر زیادت کرد، تا عالمیان بدانند که هرگز کید کایدان با خواست خداوند غیب دان برابر نیاید!
معنی (قلمرو فکری): برادران یوسف، وقتی نعمت فراوان او را دیدند، و میل و توجّه یعقوب را به او دیدند، تصمیم به مکر و حیله و دشمنی گرفتند تا او را بکشند و او را از عالم نیست و نابود کنند. چاره اندیشی برادران برخلاف تقدیر خداوند بود. خداوند بلند پایه او را هر روز داراتر و خوشبختتر کرد و به سلطنت و پیامبری او بسیار اضافه کرد، تا مردم جهان بدانند که هرگز فریب فریبکاران با اراده و خواست خداوند غیب دان نمیتواند مقابله کند.
قلمرو ادبی: سجع میان “نعمت، عنایت و عداوت” و “هلاک و پاک” / تلمیح: اشاره به آیه «وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ» (آل عمران، آیه ۵۴) معنی: یهود با خدا مکر کردند و خدا هم در مقابل با آنها مکر کرد، و خدا از همه بهتر تواند مکر کرد.
قلمرو زبانی: زیادت: فراوانی، افزونی / بدو: به او / عنایت: توجه / آهنگ: قصد / کید: فریب / عداوت: دشمنی / مگر: شاید / هلاک: نابود / عالم: جهان / تدبیر: چاره اندیشی / برخلاف: مخالف / تقدیر: سرنوشت / رحمان: خداوند بخشاینده / مَلِک: پادشاه / مَلِک تعالی: خداوند والامرتبه / دولت: دارایی، خوشبختی / کید: حیله و فریب / نبوت: پیامبری / کایدان: ج کاید، حیله گران
معنی کلمات مهم درس هفتم
مانند: همانند
مَثَل: حکایت
بود: میباشد
حیات: زندگانی
بوَد: میباشد
فُرقَت: جدایی
وصلت: وصال، پیوند، پیوستگی، بهم رسیدن
محنت: اندوه، ناراحتی
راحت: آسایش
آفت: بلا
جفا: ستم
بدایت: آغاز
بند: گرفتاری، ریسمان
گاه: تخت
طرب: شادی
نهاد: ذات و سرشت
از بهر: برای
صدّیق: بسیار راستگو
زلیخا: همسر عزیز مصر
بی قرار: ناآرام
مَلِک: پادشاه
جبار: مسلطّ
حسن: زیبایی
صورت: چهره
سیرت: رفتار
نیکو: زیبا
نیکوخو: خوش اخلاق
رو: چهره
بند: اسارت و گرفتاری در بند
حبس: اسارت
حُسن: زیبایی
باری: به هر روی
چون: مانند
از بهر: به خاطر
مقابله: مقابل
جفا: ستم، بی وفایی
آشتی: صلح
لئیمی: پستی، فرومایگی
کریمی: جوانمردی
زیادت: فراوانی، افزونی
بدو: به او
عنایت: توجه
آهنگ: قصد
کید: تزویر، حیله، فریب
عداوت: دشمنی
مگر: شاید
هلاک: نابود
تدبیر: چاره اندیشی
تقدیر: سرنوشت
رحمان: خداوند بخشاینده
مَلِک: پادشاه
مَلِک تعالی: خداوند والا مرتبه
دولت: دارایی، خوشبختی
نبوت: پیامبری
کایدان: جمع کاید، حیله گران
در پاسخ قلمرو زبانی صفحه ۵۵ فارسی دهم خواهیم داشت:
۱- با توجّه به متن درس، معادل معنایی کلمه های زیر را بنویسید.
جواب:دولت (سعادت، ثروت، اقبال) / کریمی (بزرگواری، بخشندگی) / لئیمی (پستی، فرومایگی)
۲- کدام قسمت جمله زیر، حذف شده است؟ نوع حذف را مشخص کنید.
«نیکوخو، بهتر هزار بار از نیکو رو.»
جواب: فعل جمله (است) حذف شده است (نیکو خو هزار بار از نیکو رو بهتر است). که از معنی جمله به حذف فعل پی می بریم. (حذف به قرینه معنوی)
۳- در فارسی معیار و رایج، برخی واژهها به دو شکل، تلفّظ میشوند؛ نظیر «مهرَبان، مهرْبان». در گفتار عادی، از هر دو گونۀ تلفظی میتوان استفاده کرد، امّا در شعر، با توجّه به وزن و آهنگ، باید تلفّظ مناسب را انتخاب کرد.
در متن درس، واژههای دو تلفّظی را بیابید.
جواب:جاوْدان و جاوِدان / روزْگار و روزِگار / پادْشاه و پادِشاه
در پاسخ قلمرو ادبی صفحه ۵۵ فارسی دهم خواهیم داشت:
۱- در بند پنجم (قصه حال یوسف)، کدام نوع از روابط معنایی واژهها، بر زیبایی سخن افزوده است؟
جواب: تناسب و تضاد
۲- در جمله زیر، دو رکن اصلی تشبیه (مسبّه و مشبّه به) را مشخّص کنید.
«قرآن مانند است به بهشت جاودان.»
جواب: قرآن: مشبه / مانند: ادات / بهشت: مشبه به / جاودان: وجه شبه
۳- در عبارت زیر، کدام واژه ها «جناس» دارند؟
«از روی نیکویش، حبس و چاه آمد و از خوی نیکویش تخت و گاه آمد.»
جواب: واژه های چاه و گاه / روی و خوی جناس دارند.
۴- به واژههایی که در پایان دو جمله بیایند و از نظر صامتها و مصوّتهای پایانی، وزن یا هر دوی آنها هماهنگ باشند، واژههای «مُسَجّع» و به آهنگ برخاسته از آنها «سجع» میگویند.
نمونه:
هنر، چشمۀ زاینده است و دولت پاینده. سعدی
مُلک بیدین باطل است و دین بیملک، ضایع. کلیله و دمنه
محبّت را غایت نیست؛ از بهر آنکه محبوب را نهایت نیست. عطّار
دو عبارت مُسَجّع از متن درس بیابید و ارکان سجع را مشخّص نمایید.
جواب:تنها ، دلها / نجاست ، ذلت
در پاسخ قلمرو فکری صفحه ۵۶ فارسی دهم خواهیم داشت:
۱- به چه دلیل نویسنده معتقد است که: «مَثَل قرآن، مَثَل آب روان است.»؟
جواب: چون همانطور که آب، پاک کننده پلیدی ها است، قرآن هم پاک کننده گناهان و بدی ها است.
۲- کدام بخش از متن درس، به مفهوم آیۀ شریفۀ «و مَکَروا و مَکَراللّه واللّهُ خیرُ الماکرین.» (آل عمران، آیهٔ ۵۴) اشاره دارد؟
جواب: قسمت پایانی درس: برادران یوسف، چون او را زیادت نعمت دیدند و یعقوب را بدو میل و عنایت دیدند، آهنگ کید و مکر و عداوت کردند تا مگر او را هلاک کنند و عالم از آثار وجود او پاک کنند. تدبیر برادران بر خلاف تقدیر رحمان آمد.
۳- بیت زیر، با کدام عبارت درس، ارتباط معنایی دارد؟
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست / ای برادر، سیرت زیبا بیار سعدی
جواب: با قسمت «قصه حال یوسف را نیکو نه از حسن صورت او گفت بلکه از حسن سیرت او گفت؛ زیرا که نیکوخوتر، بهتر هزار بار از نیکورو، نبینی که یوسف را از روی نیکو بند آمد و از خوی نیکو امر و فرمان آمد و از خوی نیکوش تخت و گاه آمد.» ارتباط معنایی دارد.
۴- دربارۀ ارتباط مفهومی دو عبارت زیر، توضیح دهید.
«الصّبرُ مِفتاحُ الفَرَج».
یعغوب، خودْ را به صبرْ آموزگار بود.
جواب: هر دو عبارت تاکید بر صبر و شکوفایی را سفارش می کنند. صبر راهگشای همه مشکلات می باشد و با صبر کردن و صبور بودن میتوان به اهداف خود رسید.
۵- چرا نویسنده داستان حضرت یوسف را عجیب ترین داستان ها می داند؟
جواب: چون در این درس چند امر متضاد مانند غم و شادی، آسایش و بلا، جدایی و پیوستگی و… کنار هم آمده است.
در پاسخ معنی شعر بوی گل و ریحان ها فارسی دهم خواهیم داشت:
قالب: غزل
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (مختص رشته انسانی)
وقتی دل سودایی، میرفت به بُستانها / بی خویشتنم کردی، بوی گل و ریحانها
معنی: هنگامی که دل عاشق من به بستانها میرفت، بوی گل و گیاهان من را شیفته و سرگشته کرد.
پیام: زیبایی طبیعت
قلمرو زبانی: سودایی: عاشق، شیفته، شیدا / بستان: باغ، گلستان / بی خویشتن: سرگشته / بو: رایحه، آرزو / ریحان: هر گیاه سبز و خوشبو، نازبو / بیت: دو جمله/ «ـَ م» در بیخویشتنم: مفعول
قلمرو ادبی: دل: مجاز از سخنور / ایهام: بو ← ۱- آرزو ۲- رایحه / سودایی بودن و به گلستان رفتن برای دل: تشخیص و استعاره / بستان و گل و ریحان: تناسب / بیخویشتن: کنایه از بیاختیار و سرمست
گه نعره زدی بلبل، گه جامعه دریدی گل / با یاد تو افتادم از یاد برفت آنها
معنی: گاهی بلبل آواز می خواند و از آواز آن گل می شکفت. در این هنگام به یاد تو افتادم و همه آن زیبایی ها را فراموش کردم.
پیام: بی ارزشی خوشی جهان در برابر ارزش دلبر
قلمرو زبانی: گه: گاه / نعره: فریاد / جامه: تن پوش / دریدن: پاره کردن (بن ماضی: درید، بن مضارع: در) / با: به / مرجع «آنها»: بلبل و گل / با یاد تو: به یاد تو / بیت: چهار جمله / نعره و جامه: نقش مفعول.
قلمرو ادبی: نعرهزدن: کنایه از با هیجان نغمه خواندن / جامه دریدن گل: جانبخشی، کنایه از شکفتن / واجآرایی «د» / نعرهزدن بلبل و جامهدریدن گل: تشخیص و استعاره / جامه: استعاره از گلبرگ / / جامهدریدن: کنایه از شکوفایی و هیجان / بلبل و گل: مراعات نظیر (تناسب).
تا عهد تو در بَستم عهد همه بشکستم / بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
معنی: تا با تو عهد و پیمان عشق و دوستی بستم با دیگران عهد و پیمانم را شکستم. با وجود عهد و پیمان با تو شایسته است عهد و پیمان های دیگر شکسته شود.
پیام: استواری پیمان با دلبر و گسستن از دیگران
قلمرو زبانی: عهد: پیمان / روا: جایز / نقض: شکستن و باطل کردن (هم آوا؛ نغز: عالی) / بیت: سه جمله / عهد: نقش مفعول / روا: نقش مسند.
قلمرو ادبی: دربستم، بشکستم: تضاد / واژه آرایی: عهد، تو، همه / عهد و پیمان: تناسب / شکستن عهد: کنایه از بد عهدی و عمل نکردن به پیمان / عهد و تو و همه: آرایه تکرار
تا خار غم عشقت آویخته در دامن / کوته نظری باشد، رفتن به گلستانها
معنی: تا زمانی که غم عشق تو همانند خاری همراه من است، نادانی است اگر در فکرِ رفتنِ به گلستان ها باشم.
پیام: بی تو هیچ چیز این جهان برایم خوشی ندارد
قلمرو زبانی: کوته نظری: اندک بینی، عاقبت اندیش نبودن / آویختن: آویزان شدن، چنگ زدن (بن ماضی: آویخت، بن مضارع: آویز) / خار: تیغ گیاه / آویخته: فرورفته، آویزان شده / بیت: دو جمله / کوتهنظری: نقش مسند.
قلمرو ادبی: خار غم: اضافه تشبیهی / در دامن آویختن: کنایه از همراه بودن / کوتهنظری: کنایه از ناقصبودن فکر / خار و دامن و گلستان: تناسب.
گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید / چون عشق حرم باشد، سهل است
معنی: اگر در طلب عشق تو، رنج و زحمتی به ما برسد شایسه است. کسی که عشق به کعبه در دل او باشد، تحمل مشکلات و سختیهای راه و بیابان برای او آسان است.
پیام: پذیرش رنج برای رسیدن به دلبر
قلمرو زبانی: گر: اگر / را: به معنای «به» / شاید: شایسته است (فعل)/ حرم: گرداگرد جای مقدس / سهل: آسان / طلب: خواستن، جستجو / شاید: فعل به معنای شایسته و سزاوار است / بیت: چهار جمله / «ـَ ت» نقش مضافٌالیه
قلمرو ادبی: مجاز از کعبه / اسلوب معادله (برای فارسی دوازدهم) / عشق مانند حرم: تشبیه / سهل: ایهام تناسب: ۱- آسان ۲- زمین نرم و هموار که با بیابان تناسب دارد / بیابان: نماد سختی و مشکلات
گویند مگو سعدی، چندین سخن از عشقش / میگویم و بعد از من گویند به دورانها
معنی: به من میگویند که ای سعدی این همه از عشق به معشوق نگو. من نیز در پاسخ آنها میگویم كه نه تنها من از عشق سخن خواهم گفت، بلكه بعد از من نیز در آینده دیگران نیز از عشق سخن خواهند گفت.
پیام: ارزش دلبر
قلمرو زبانی: دورانها: روزگاران / بیت: پنج جمله / سعدی: مناد / «ـَ ش» در عشقش: نقش مضافٌالیه / سخن: نقش مفعول.
قلمرو ادبی: گویند، میگویم: اشتقاق (رشته انسانی) / واجآرایی «گ» / واژه آرایی: گویند / گویند: آرایۀ تکرار / گویند و مگو: تضاد
واژه های سخت شعر بوی گل و ریحان ها
سودایی: عاشق، شیفته، شیدا
بستان: باغ، گلستان
بی خویشتن: سرگشته
ریحان: هر گیاه سبز و خوشبو
گه: گاه
نعره: فریاد
جامه: تن پوش
دریدن: پاره کردن
با: به
آنها: مرجع، بلبل و گل
عهد: پیمان
روا: جایز
نقض: شکستن و باطل کردن
کوته نظری: اندک بینی، عاقبت اندیش نبودن
آویختن: آویزان شدن، چنگ زدن
گر: اگر
شاید: شایسته است
حرم: گرداگرد جای مقدس
سهل: آسان
دورانها: روزگاران
در پاسخ درک و دریافت صفحه ۵۷ فارسی دهم خواهیم داشت:
۱- کدام نوع لحن برای خوانش این شعر مناسب است؟ چرا؟
جواب: لحن عاشقانه و عاطفی مناسب است، چون شعر در باز گفت عشق دلشده به یار است.
۲- چرا این سروده، در ادب غنایی جا می گیرد؟
جواب: زیرا علاوه بر این که قالب این شعر غزل است و بیشتر غزل ها در حوزه ادبیات غنایی قرار دارند، محتوای این شعر، درباره احساسات و عواطف انسانی مثل عشق و فراق و وصال و … است.
در این بخش، مروری بر جواب صفحه ۵۳ تا ۵۷ فارسی دهم انجام داده شد. با اضافه کردن عبارت “حاشیه نیوز” در آخر جستجوهای درسی خود در گوگل، به بهترین پاسخ ها دسترسی خواهید داشت. لطفاً به خاطر داشته باشید که ابتدا سعی کنید پاسخ سوالات را خودتان بیابید و سپس برای بررسی صحت آن به این پاسخ ها مراجعه کنید. اگر سوالی دارید، آن را در قسمت دیدگاه بپرسید تا معلمان و کارشناسان ما به آن پاسخ دهند.