جواب پرسش های درس دهم صفحه ۷۹ و ۸۰ ادبیات فارسی نهم ؛ آرشی دیگر
جواب صفحه ۷۹ و ۸۰ ادبیات فارسی نهم که مربوط به سوال های درس دهم آرشی دیگر از فصل ۴ نام ها و یاد ها است را در حاشیه نیوز برای شما دانش آموز فعال و کوشا آماده شده است. در این قسمت به حل گام به گام پاسخ سوالات خودارزیابی وگفت و گو و فعالیت های نوشتاری صفحه ۷۹ و ۸۰ ادبیات فارسی نهم میپردازیم.
جواب صفحه ۷۹ و ۸۰ ادبیات فارسی نهم
در پاسخ خودارزیابی صفحه ۷۹ فارسی نهم خواهیم داشت:
۱- کدام قسمت از درس، اشاره به شهید «حسین فهمیده» دارد؟
جواب: خون میان سنگر آزادگان جوشید / مثل یک موج خروشان شد / کودکی از دامن این موج بیرون جست / از کمند آرزوها رَست / چشم او در چشم دشمن بود / دست او در دست نارنجک
کیست این کودک؟! / او چه میخواهد از این میدان؟!
کودک ما بغض خود را خورد / چشم در چشمان دشمن کرد / با صدایی صاف و روشن گفت: آی ای دشمن، من حسین کوچک ایران زمین هستم
کودکی از جنس نارنجک / در دهان تانکها افتاد.
۲- درباره این مصراع شعر «آن طرف نصف جهان، با تانک های آتشین در راه» توضیح دهید.
جواب: منظور این است که ارتش عراق تنها نبود و در جنگ هشت ساله ایران و عراق، بیشتر کشورهای جهان از رژیم ستمگر عراق حمایت می کردند. این کشورها سلاح های جنگی، هواپیماهای مجهز، نیروهای نظامی و … را به کشور عراق می دادند. اما در طرف دیگر، کشور ایران تنها به نیروهای خودش و امید به خدا متکی بود.
۳- چه شباهت هایی بین این درس و درس هشتم (هم زیستی با مامِ میهن) وجود دارد؟ توضیح دهید.
جواب: هر دو درس ما را به حمایت و دفاع از وطن تشویق می کنند و اینکه فرزندان هر ملت از خاک عزیز خود دفاع می کنند و خود را فدای مام میهن می نمایند. و اینکه همه باید به کشور خود نگاهی دقیق داشته باشند و مانند رابطه مادر و فرزندی رابطه عاشقانه و عاطفی داشته باشند و از دادن جان و مال و … برای یکدیگر ابایی نداشته باشند.
در پاسخ گفت و گو صفحه ۸۰ فارسی نهم خواهیم داشت:
۱- درباره شباهت های آرش کمان گیر و حسین فهمیده گفت و گو کنید.
پاسخ: هم عزیز بودند، هم ایرانی و هم سرافراز، جانشان را از دست دادند تا دشمن خبیث را از سرزمینشان بیرون کنند، سرزمینشان را دوست داشتند، و به ما فهماندند که باید از خاک و آرمان های ملت دفاع کنیم.
۲- به کمک اعضای گروه، متن درس را به صورت نقالی، در کلاس اجرا کنید.
جواب: کار را تقسیم کنید و بگذارید هر کسی یک کاری را به دست بگیرد. از صحنه های جنگ عکس هایی را تهیه کنید و در حین خواندن شعر به صورت نقالی، عکس ها را نشان دهید.
ما وقتی این متن را برای نقالی آماده میکردیم، تصمیم گرفتیم که برای هر بخش لحن مخصوصی انتخاب کنیم تا حس و حال متن به خوبی به مخاطب منتقل شود. یکی از دوستانم نقش مادر را اجرا کرد و با صدایی آرام و دلنشین، جملات مربوط به مهر مادری را خواند. من قسمتهای مربوط به مام میهن را اجرا کردم و با شور و هیجان، حس افتخار به وطن را نشان دادم. یکی دیگر از اعضای گروه بخش گلستان و همزیستی اقوام را خواند و تلاش کرد که تنوع و هماهنگی در صدا و حالت چهرهاش دیده شود.
وقتی شروع کردیم، سعی داشتیم با حرکات دست و تغییر لحن در جای مناسب، متن را زندهتر کنیم. مثلاً در بخش «همه سر به سر، تن به کشتن دهیم» همگی دستهایمان را گره کردیم و با صدای بلند و محکم این جمله را بیان کردیم تا حس فداکاری و غیرت ملی را نشان دهیم. به نظرم نقالی این متن، هم ما را بیشتر با ارزشهای ملی و فرهنگی آشنا کرد و هم حس همکاری در گروه را تقویت کرد.
اجرای این نقالی تجربه جالبی بود و خیلی لذت بردیم.
در پاسخ فعالیت های نوشتاری صفحه ۸۰ فارسی نهم خواهیم داشت:
۱- در مصراع های زیر، واژه های نادرست املایی را بیابید و شکل صحیح آنها را بنویسید.
الف- ناگهان تکبیر پر واکرد / در میان آتش و باروت، غوقا کرد.
جواب: غوغا
ب- این طرف تنها صلاح جنگ، ایمان بود / خانههای خاک و خون خورده / مهد شیران و دلیران بود.
جواب: سلاح
پ- دشمن بد عهد بیانصاف / با حجوم بیامان خود / مرزها را جابهجا میکرد.
جواب: هجوم
۲- هر یک از بیت های زیر به کدام داستان اشاره دارد؟ چکیده آنها را در دو بند بنویسید.
الف- چون سگ اصحاب کهف، آن خرسِ زار / شد ملازم در پی آن بردبار مولوی
جواب: تلمیح به داستان اصحاب کهف که وقتی می خواستند وارد غار شوند، سر راه سگی را دیدند و آن سگ با آنها همراه شد، و آنها به همراه سگ سیصد سال خوابیدند. و بعد از سیصد سال از خواب بیدار شدند . گمان کردند که چند ساعت بیشتر نخوابیده اند. وقتی به شهر رفتند همه چیز را عوض شده دیدند. سرانجام به غار بازگشتند و اثری از آنان یافت نشد و مردم بالای غار برای آنان مسجدی را بنا کردند.
ب- بزد تیر بر چشم اسفندیار / سیه شد جهان پیش آن نامدار فردوسی
جواب: تلمیح به داستان نبرد رستم و اسفندیار دارد. اسفندیار، شاهزاده ایرانی و رستم نیز از پهلوانان نامدار ایرانی هستند. شاه ایران قصد ندارد اسفندیار را به عنوان جانشین خود انتخاب کند. از طرفی از رستم دل خوشی ندارد و به همین دلیل آتش جنگ بین این دو قهرمان نامدار را روشن می کند. در نبرد تن به تن نه رستم موفق به شکست اسفندیار می شود و نه اسفندیار می تواند علیه رستم کاری را صورت دهد. تا اینکه رستم به سراغ سیمرغ می رود و سیمرغ می گوید اسفندیار رویین تن است، یعنی تیر و شمشیری بر او اثر نمی کند. همه جای بدن او به جز چشمانش، ضد ضربه است.
سیمرغ می گوید که زرتشت، پیامبر ایران باستان، اسفندیار را در چشمه حیات شست، اما چون در آب فرو رفت، اسفندیار چشمانش را بست و چشمانش از آسیب در امان نبود. رستم بر اساس ضعف اسفندیار تیری به چشم اسفندیار زد و او را شکست داد.
۳- درک و دریافت خود را از سروده زیر، بنویسید.
«آسمان از شوق، دف میزد / شطّ خرّمشهر، کف میزد / شهر یکباره به هوش آمد / چشم اشک آلوده را واکرد / بر فراز گنبدی زیبا / پرچم خود را تماشا کرد».
جواب: این شعر بیانگر رشادت، شجاعت، استواری و شادی های سرشار همه مردم ایران به ویژه خرمشهری ها و همه پدیده های آن است. آنها جان خود را فدای کشورشان کردند تا به خاطر این ایثار و فداکاری وجبی از خاک ایران به دست دشمن نیفتد.
در این بخش، مروری بر جواب صفحه ۷۹ و ۸۰ فارسی نهم انجام داده شد. با اضافه کردن عبارت “حاشیه نیوز” در آخر جستجوهای درسی خود در گوگل، به بهترین پاسخ ها دسترسی خواهید داشت. لطفاً به خاطر داشته باشید که ابتدا سعی کنید پاسخ سوالات را خودتان بیابید و سپس برای بررسی صحت آن به این پاسخ ها مراجعه کنید. اگر سوالی دارید، آن را در قسمت دیدگاه بپرسید تا معلمان و کارشناسان ما به آن پاسخ دهند.