جواب املا و واژه آموزی وهنر و سرگرمی و درک متن و نگارش صفحه ۸ تا ۱۱درس اول نگارش پنجم ؛ تماشاخانه
جواب صفحه ۸ و ۹ و ۱۰ و ۱۱ نگارش پنجم که مربوط به سوال های درس اول تماشاخانه از فصل ۱ آفرینش است را در حاشیه نیوز برای شما دانش آموز فعال و کوشا آماده شده است. در این قسمت به حل گام به گام پاسخ سوالات املا و واژه آموزی و هنر و سرگرمی و درک متن و نگارش صفحه ۸ و ۹ و ۱۰ و ۱۱ نگارش پنجم دبستان میپردازیم.
جواب صفحه ۸ و ۹ و ۱۰ و ۱۱ نگارش پنجم
در پاسخ به املا و واژه آموزی صفحه ۸ و ۹ نگارش پنجم خواهیم داشت:
۱-جمله هایی را که در آنها یکی از واژه های لطیف – طبیعت – محکم بکار رفته است، بنویسید.
از دور که به کوه ها نگاه می کنیم، دیواره های بلند بالا و تنومند را در برابر خود می بینیم یا آنها را پهلوانی عظیم، تصور می کنیم که با شکوه و عظمت، نشسته اند.
مطالعه در طبیعت و تامّل درباره ی چیزهایی که هر روز می بینیم و از کنارشان می گذریم، راه مناسبی برای شناخت آن هاست.
گاهی می بینیم همین علف های نازک و لطیف از میان سنگلاخ سر در می آورند یا کف زمین سخت و محکم را می شکافند.
۲- با حروف در هم ریخته ی زیر کلمه هایی بسازید که ارزش املایی داشته باشند. (ع ف ه ظ ل ی خ ر ص م ج ب ط)
پاسخ: عظیم – طبیعی – علیم – فصل – خط – فعل – صخره – طفل – رطب – مطرب – مصلّی – مجله – طلبه – مِصر
۳- شش واژه مخالف یا متضاد هم بنویسید و آنها را دو به دو در یک جمله بکار ببرید.
واژه ها: سرشار ، خالی (تُهی)
جمله: باران آمد و جوی های خالی را، سرشار از آب کرد.
واژه ها: سخت ، نرم
جمله: آب و هوا بر سخت یا نرم بودن سنگ های هر منطقه تاثیر می گذارد.
واژه ها: تاریکی ، روشنایی
جمله: خورشید طلوع کرد و تاریکی جای خود را به روشنایی داد.
در پاسخ به درک متن صفحه ۹ نگارش پنجم خواهیم داشت:
جاهای خالی را با یکی از نشانه های ربط «امّا، ولی، چون، زیرا، سپس، بعد» پر کنید.
۱- مسعود کاغذ و قلم را از احمد آقا گرفت ولی نمی دانست از کجا شروع کند و چه بنویسد.
۲- کوه ها منبع خیر و برکت هستند زیرا هزاران چشمه از دل آنها می جوشند.
۳- چون به خداوند اعتماد دارم، تمام سختی های زندگی را تحمل می کنم.
۴- استفاده از وسایل نقلیه ی موتوری، رفت و آمد را آسان کرده است، اما مشکلاتی را هم ایجاد کرده است.
۵- متن درس تماشاخانه را با دقت بخوانید، سپس به سؤالات آن پاسخ دهید.
۶- می توانی با استفاده از کتاب ها و نقل قول ها درباره ی آداب و رسوم محل زندگی خود، بنویسی. بعد سپس برای آن یک عنوان مناسب انتخاب کنی.
۷- چون گل ها را خیلی دوست داشت، تصمیم گرفت از این راه جانشینی برای خود انتخاب کند.
در پاسخ به نگارش صفحه ۱۰ و ۱۱ نگارش پنجم خواهیم داشت:
1) با توجه به تصویر کار های زیر را انجام دهید:
انشا از تصویر ها موضوعی برای نوشتن انتخاب کنید.
درباره موضوع انتخاب شده دو بند بنویسید.
موضوع: رنگ آمیزی خداوند در پاییز و زمستان
متن: پاییز و زمستان فصل های قشنگی هستند. در پاییز و زمستان برگ درختان زرد میشود. در روز اول پاییز که اول مهر ماه است ما به مدرسه میرویم و همکلاسیهای خود را میبینیم. پاییز فصل تلاش بیشتر دانش آموزان است. در پاییز و زمستان روزها کوتاهتر و شبها بلندتر میشود. از میوههای پاییز و زمستان پرتقال، انار و نارنگی است. در پاییز و زمستان برگ درختان میریزد و هنگامی که ما بر روی آنها راه میرویم صدای خشخش میدهند. در پاییز و زمستان هوا سرد میشود و اگر مراقب نباشیم سرما میخوریم. در پاییز و زمستان باد سرد می وزد و باران میبارد.
2) یکی از صداهای زیر را در ذهنتان مجسم کنید و درباره ی آن یک بند بنویسید.
صدای آبشار / صدای به هم خوردن برگ ها / صدای زنبور
یک بند در مورد صدای آبشار : صدای قطرات آب که با شتاب از بالای دره به پایین می آمدند و با سنگ های ریز و درشت برخورد می کردند در دل جنگل می پیچید، این صدای آبشار بود صدایی که برای اهالی این جا نشاط و حیات را زنده می کرد. ارتفاع آبشار زیاد بود و همین باعث می شد صدای بلند تری داشته باشد که تا دور دست ها هم به گوش همگان برسد، صدای آبشار حیوانات و انسان ها را کنجکاو می کرد و آن ها برای دیدن آبشار زیبا مسیر صدا را دنبال کرده و در نهایت به آبشار می رسیدند.
یک بند در مورد صدای به هم خوردن برگ ها : فصل پاییز بود داشتم از مدرسه به خانه بر می گشتم، وقتی که از زیر درختان بزرگ سرو می گذشتم صدای خش خش برگ ها زیر پایم احساس خوبی می داد، لحظه ایستادم و باد پاییزی شروع به وزیدن کرد و برگ های زرد و نارنجی درختان را به هم خوردن و صدای زیبای به هم خوردن برگ ها هم حس بسیار خوبی به من داد و بعد به راه خود ادامه دادم.
یک بند در مورد صدای زنبور : توی حیاط خانه مان نشسته بودم، مادرم در داخل سبدی مقداری انگور گذاشته بود و مشغول تماشای مورچه کوچکی بودم که از آن طرف ها میگذشت، ناگهان صدای زنبور ها مرا متوجه خودشان کرد و دیدم که تعدادی زنبور در حال مکیدن شهد انگور بودند و تعداد آنها داشت زیادتر می شد. فکر کردم شاید با صدای وزوزشان دوستانشان را خبر کرده اند، یا شاید با صدای وزوزشان به همدیگر عصبانی شده اند و هر کدام سهمی بیشتری از انگور می خواهند، شاید هم با صدای وزوزشان شادی می کنند و آواز می خوانند که غذای خوبی پیدا کرده اند که در آن هنگام یاد دوستم افتادم که وقتی تعداد زیادی پرنده و یا زنبور در یک جا می دید میگفت حتما عروسی آنهاست از این فکر خنده ام گرفت و به داخل خانه رفتم.
در این بخش، مروری بر جواب صفحه ۸و۹و۱۰و۱۱ نگارش پنجم انجام داده شد. با اضافه کردن عبارت “حاشیه نیوز” در آخر جستجوهای درسی خود در گوگل، به بهترین پاسخ ها دسترسی خواهید داشت. لطفاً به خاطر داشته باشید که ابتدا سعی کنید پاسخ سوالات را خودتان بیابید و سپس برای بررسی صحت آن به این پاسخ ها مراجعه کنید. اگر سوالی دارید، آن را در قسمت دیدگاه بپرسید تا معلمان و کارشناسان ما به آن پاسخ دهند.